شما اینجا هستید
رشته مدیریت و اهمیت آن در جامعه
رشته مدیریت و اهمیت آن در جامعه
مصاحبه اختصاصی با جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن منطقی قائم مقام مدیر گروه مدیریت مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
در عصری زندگی میکنیم که نیازمندیم تا کارهای روزمره خود را در جامعه بهوسیله سازمانها انجام دهیم.
در گذشته خیلی از کارها بهوسیله مردم با توان اندک هم انجام میشد مثلا موضوع آموزش، بهوسیله خود خانواده یا مکتبخانهای انجام میشد، خیلی کوتاه و مختصر. حرفهآموزی، زاد و ولد، مرگ و میر و کسب و کار همینطور؛ همه در یک بسترهای خیلی کوچکی در جامعه انجام میشد اما با شکل یافتن جوامع صنعتی و جوامع شهری، دیگر نمیشود کارها را با همان سبکهای کوچک انجام داد، اصلا نوع آموزش عوض شد. قبلا آموزش خواندن و نوشتن بود، خواندن و نوشتن علم بود اما حالا افراد باید با فنون و رشتهها و دانشهای مختلف آشنا شوند به همین جهت جامعه ناچار است که مدرسه درست کند، دانشگاه درست کند، مدرسه را به مقاطع مختلف تقسیم کند. زاد و ولد دیگر سازمان مشخصی پیدا کرد. بیمارستانها، زایشگاهها متکفل این کار شدهاند، ثبت و اسناد مرگ و میر با حساب و کتاب شده است. اگر کسی از دنیا میرود باید ثبت شود، مشخص شود. موضوعی به نام آمار شکل گرفته است. بههرحال و بهناچار با داشتن تراکم جمعیت و زندگی شهری چیزی به نام سازمان بهوجود آمده است که سازمان مولود خود بشر است. برای اداره امور بشر میتوان گفت که امروز بهگونهای است که همینطور که میگوییم اطلبوا العلم من المهد الی الّحَد انسانها سر و کارشان با سازمانها هم من المهد الی الّحَد شده است. از آن وقتی که به دنیا میآییم در زایشگاه و در اداره ثبت اسناد شناسنامه برایمان ثبت میشود تا درس میخوانیم و تحصیل میکنیم، ازدواج میکنیم، کار میکنیم، تا وقتی که از دنیا میرویم با سازمان سروکار داریم. سازمانها جزء لاینفک زندگی امروزی بشر شدهاند. اصلا نمیشود دیگر جامعه را بدون سازمان اداره کرد. این سازمانها که میگوئیم شامل همه مجموعههایی میشود که یک سیستمی دارند. خواه نامشان مؤسسه باشد یا اداره، یا مرکز، یا وزارت، همه اینها را اصطلاحا سازمان میگویند. سازمان را یک نهاد اجتماعی تعریف میکنند که برای انجام وظایف خاص دارای یک ساختار مشخصی است. پس مقدمه اولم این بود که درخصوص اهمیت این رشته که زندگی امروز ما درآمیخته با سازمانهاست. برای اداره این سازمانها ناچار هستیم که کسانی را داشته باشیم که توانایی اداره سازمان را داشته باشند، این افراد مدیر نامیده میشود. مدیران باید افرادی باشند که توانایی اداره کردن این سازمانها را که جزء لاینفک زندگی هستند دارا باشند. نمیشود در جامعه حکومت اسلامی تشکیل دهیم؛ اما هیچ تلاشی برای تربیت مدیران این جامعه صورت نگیرد. اگر دهها و صدها و هزاران کتاب در خصوص مسائل عقیدتی، مسائل باورها و ارزشهای مردم نوشته شود ولی این مطالب را در سازمانها وارد نکنند نمیتواند خیلی کارساز و مؤثر باشد. علاوه بر مرحوم حضرت امام بزرگان دیگری هم راجع به حکومت اسلامی و جامعه اسلامی حرف زدند اما چرا امام موفق شد؟! بهخاطر اینکه ایده خود را در سیستم وارد کرد. نظریه ولایت فقیه را مطرح فرمود، انقلاب به راه انداخت، بنابراین وقتی یک کشور جمهوری اسلامی تشکیل شد الگویی برای دیگر کشورها میشود و باید به این فکر بود که این سازمان که جزء لاینفک زندگی است، بهصورت اسلامی ارائه شود. اما چگونه این کار ممکن است؟ بهوسیله مدیران، تربیت نیروها و کسانی که میتوانند این سازمانها را اداره کنند و این افراد کسانی هستند که شایستگی های دینی لازم را دارند. پس این هم مقدمه دوم. مقدمه اول بیانکننده ضرورت سازمان بود و مقدمه دوم اینکه برای اداره سازمان ناچار هستیم که از مدیرانی استفاده کنیم که تربیت یافته فضای اسلامی و اداری هستند. در زمینه تربیت، از دانش روز که بهعنوان تجربه میتوانیم از آن یاد کنیم و غربیها مطالعاتی کردهاند و تحقیقاتی در این زمینه انجام دادهاند بهعنوان تجربه بشری قابل استفاده است، اما مبنا و محور طراحی آموزشهای مدیران آموزههای اسلامی است. براساس آموزههای اسلامی سعی میکنیم که افراد را آموزش دهیم در عین حال از دستاوردهای دانش عقلی و تجربی بشر هم استفاده کنیم برای اینکه بتوانیم این سازمانها را بهبود ببخشیم. در فضای دانش مدیریت نظریهها و ایدههای مختلفی در طول تقریبا صد سال گذشته ارائه شده است. دانش مدیریت با این خصوصیتهایی که بیان شد اداره کننده سازمان است و در حدود یکصد سال از عمرش میگذرد، در این مدت بههرحال کشورهای غربی از ما جلوتر افتادهاند و توانستهاند تجاربی را کسب کنند، نظریههایی را ارائه کنند و این دانش مدیریت مراحل مختلفی را طی کرده است و الآن اگر بخواهم اجمالا بیان کنم، میگویم مدیریت از شکل خیلی مکانیکی شروع شده که نگاهشان به انسان یک نگاه ابزاری و مکانیکی بوده و تا حالا که رسیده به اینکه نگاه به انسان یک نگاه معقولتر و مفهومتری است. هرچند باز این تغییر نگاهها با رویکرد سودآوری و منفعت طلبی بوده اینطور نبوده است که دلشان به حال انسانها بسوزد و بخواهند نگاهشان را عوض کنند چون این انسان است، دیدند اینطوری بهتر میتوانند سوددهی داشته باشند. اما مجموعههایی که دنبال ارائه ایدههای اسلامی هستند دنبال سودآوری دنیوی و اخروی با هم هستند. میخواهیم انسان را به کمال برسانیم. بنابراین تئوریها و نظریههایی که در سطح مدیریت میخواهیم ارائه کنیم باید یک ملاحظاتی در آنها باشد مخصوصا بحث مبدا، بحث آخرتگرایی، بحث فرهنگ اسلامی، اینها چیزهایی است که در ایدههای مدیریتی حتما باید حاکم باشد و خودش را نشان دهد. این بخش اول عرایضم بود که راجع به اهمیت این رشته خواستم عرض کنم، یک نکته دیگر هم تکمیل کنم که بهعنوان یک حوزوی یکی از وظایف ما این است که مردم انتظار دارند که حوزویان خیلی از کارها را برایشان انجام دهند. وقتی یک مشکل خانوادگی دارد، به یک روحانی که میرسد احساس میکند راحتتر میتواند با او حرف بزند، الآن وقتی حکومت اسلامی تشکیل دادیم، مردم وقتی میخواهند از این حکومت انتقاد کنند، ایراد بگیرند، یک روحانی را که میبینند سعی میکنند با او درددل نمایند، به او انتقاد کنند، به یک نوعی میخواهم عرض کنم که روحانیون بهطور ناخودآگاه این سِمَت مدیریت و اداره جامعه را بهعهده دارند ضمن اینکه در منابع رسمی و قوانین جایگاههای مدیریتی متعددی هم برای این قشر لحاظ شده است. از سمتهایی که برای روحانیون مرسوم هست، مانند امام جماعتی، امام جمعه. همه این سمتهایی که بهعنوان مشاغل رسمی روحانیت یا مشاغلی که مردم تصور میکنند از دست روحانی برمیآید، این ذهنیت مردم و همچنین سمتهایی که بهطور طبیعی بهعهده روحانیون است، خود اینها اقتضای مدیریتی دارد یعنی امام جماعت درعینحالی که باید فقه بداند، اصول، قرآن، احکام و تاریخ هم بداند و باید مدیریت هم بداند. باید بتواند مسجد را اداره کند. امام جمعه بهعنوان یک رهبر معنوی یک شهر، سمت مدیریتی دارد،باید بتواند بین این مسئولین شهر یک تفاهمی ایجاد کند، اینهارا اداره کند. از این جهت روحانیت چه بخواهد و چه نخواهد باید وارد عرصه مدیریت شود چون مردم از او انتظار دارند که جامعه را اداره کند و از آن طرف بخشی از وظایف ما ناظر به وظایف مدیریت است.
رشته مدیریت در مؤسسه
در موسسه به لحاظ آن ابداعی که حضرت علامه آیتالله مصباح یزدی داشتند که درواقع این بزرگوار برای ورود علوم انسانی به حوزه کار کردند و یکی از رشتههایی که ایشان از همان اول احساس کردند که واقعا ضرورت دارد و باید در اینجا باشد، رشته مدیریت بود. خود این بزرگوار در دهه 70 با جمعی از فرهیختگان دانش مدیریت در تهران، جلسات مستمری داشتند و کتاب «پیشنیاز های مدیریت اسلامی» محصول همان سخنرانیها و ایدههایی است که حضرت آیتالله مصباح آن موقع ارائه کردند. این را از این جهت عرض کردم چون میخواهم بگویم که خود حاجآقا هم به این موضوع اهمیت میدهند، و به همین جهت هم این رشته جزو رشتههای اولیهای بود که در موسسه ایجاد شد. این هم رابطهاش با موسسه و ضرورتی که از دید حضرت علامه میتوانیم مشاهده کنیم.
نکته بعدی راجع به توانایی ها و ظرفیتهای گروه عرض کنم. گروه مدیریت در حال حاضر 4 عضو هیئت علمی دارد و دو نفر هم بورسیه هیئت علمی دارد. که این کار گروه بهوسیله این چند نفر درحال اداره است. مدیر گروه هم جناب آقای دکتر علی رضائیان است که جزء چهرههای ماندگار دانش مدیریت در کشور است، صاحب تالیفات بسیاری است،ایشان از ابتدای تأسیس این رشته اداره گروه را عهده داشتند، در حال حاضر گروه از نظر تعداد دانشپژوهانی که در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شده، حدود 280 در 12 سال گذشته بوده و حدود 65 نفر در سطح کارشناسی ارشد نیز فارغالتحصیل شدهاند و یا در حال فارغالتحصیلی هستند و دانشجو داشتیم ودر مقطع دکتری هم 12 نفر در طول دو دوره پذیرش شدهاند که یک دورهاش در آستانه فارغالتحصیلی است و دوره دیگرش در حال گذراندن دروس خود هستند این از نظر فعالیتهایی که در گروه انجام شده است. عمده کار گروه در این سالهای اخیر، فعالیتهای آموزشی بوده است، فعالیتهای پژوهشی خیلی اندک بوده است، دلایل مختلفی داشت یکی از دلایلش این بود که تعدادی از افراد هیئت علمی عهدهدار مسئولیتهای اجرایی و مدیریتی در موسسه بودند موضوع اما در چند سال اخیر، الحمدلله کارهای پژوهشی خوبی شروع شده، در حال حاضر یک کارگروه مدیریت منابع انسانی از دیدگاه اسلام مشغول بهفعالیت است که انشاء الله در حال تدوین مقالاتی هستند که دیدگاه اسلام را پیرامون مدیریت منابع انسانی استخراج میکنند، امیدواریم بتوانیم تا سال آینده به نتیجه نهایی برسیم. در یکی دو سال گذشته، چند همایش ملی مدیریتی در کشور برگزار شد که گروه مدیریت مشارکت فعالی داشت، مقالات گروه جزو مقالات ممتاز قلمداد شده، همایش نظام اداری، همایش شایسته سالاری از این جمله است، که موسسه بهعنوان یکی از مشارکت کننده ها بوده ولی عمده اداره دست دوستان موسسه بوده است چونکه مقالات خیلی قوی و علمی را ارائه کرده بودند. در خود موسسه هم ما در چند سال گذشته چند همایش نیمروزه داشتیم. همایشهایی درخصوص فرهنگ سازمانی، آیندهپژوهی و چند همایش که در خود موسسه برگزار شده است. در حال حاضر گروه یک مجله تخصصی به نام «اسلام و پژوهشهای مدیریتی» دارد که تاکنون سه شماره آن چاپ شده است این امر سبب شد که تحصیلکردگان مدیریت که مقالاتشان را بتوانند در آن چاپ کنند، یک بستر خیلی مناسبی اینجا ایجاد شده است. درصدد هستیم که از سال آینده تعدادی از فارغالتحصیلان را به عضویت هیأت علمی درآوریم تا بتوانیم فعالیتهای گروه را گسترش دهیم. یکی از مشکلات مهمی که سر راه وجود دارد، عدم آشنایی طلاب نسبت به رشته مدیریت است. معمولا ذهنیت طلبهها با درسهایی که با دروس حوزویشان همخوان باشد، بیشتر مأنوس است. در حوزه فقه و اصول و منطق و اینها را میخوانند و دوست دارند در مؤسسه هم که میآیند، میخواهند در رشتهای تحصیل کنند که با این درسها سازگاری داشته باشد اما فضای رشته مدیریت تا حد قابل توجهی تفاوت میکند با آن فضای فقه و اصول. یک نگرانی که معمولا بعضی از طلاب دارند این است که رشته مدیریت، ریاضی زیاد دارد، بههرحال کسی که دوران دبیرستان را تمام کرده و آمده 6 یا 7 سال طلبه شده است و دیگر ریاضی نخوانده است دیگر نمیخواهد که دوباره برگردد و ریاضی بخواند. اینها ناشی از عدم آشنایی با این رشته و عدم توجه نسبت به اهمیت این رشته است که با استقبال کم دانشپژوهان یا داوطلبان در مقطع کارشناسی مواجه میشویم درحالیکه همانطور که در بخش اول بحثم عرض کردم این رشته خیلی ارزشمند است و میتواند خیلی کارساز باشد و می تواند یکی از رشتههای کلیدی تحولساز در آینده باشد. گرایشهایی که در مقطع ارشد و دکتری داشتیم اینگونه بوده که تا بهحال دو گرایش را برگزار کردیم، یکی مدیریت تحول و دیگری هم گرایش مدیریت منابع انسانی. در مقطع دکتری هم در دو دوره دو گرایش برگزار شده است. یکی گرایش مدیریت سیاستگذاری عمومی و یکی هم گرایش مدیریت رفتار سازمانی. آزمون دکترایی که در آذرماه سال 91 نیز برگزار میشود فقط به گرایش مدیریت رفتار سازمانی اختصاص دارد.
از کارهای پژوهشی که در این گروه در دست اقدام است کتاب مجموعه مقالات مدیریت است که از مقالاتی که در مجلات مختلف بهوسیله دانشپژوهان و فارغالتحصیلان موسسه چاپ شده است جمعآوری شده و بهصورت یک مجموعه دوجلدی چاپ خواهد شد.
از کارهایی که در سال جاری در دستور کار داریم، تدوین کتاب بر اساس پایاننامهها و رسالههای دانشپژوهان گروه است که در حال حاضر سه مورد را در دستور کار داریم و انشاءالله بتوانیم تا پایان سال این را به حدود 6 یا 7 مورد برسانیم که 6 یا 7 رساله یا پایاننامه تبدیل به کتاب شود که بهعنوان یک اثر علمی ارائه شود. مراکز مختلفی خواهان بهکارگیری اساتید مؤسسه هستند، طرحهایی که دولت برای آموزش کارکنان دولت داشته، مثل طرح سلمان، یا طرح مالک اشتر که عهدنامه مالک اشتر که بهوسیله دولت اجرا شده است، درواقع یک بخش از کار بوسیله دوستان مدیریتی انجام شد که برای تدریس در استانداریها و مراکز استانها در سراسر کشور دوستان مدیریت همکاری میکردند، همچنین مؤسسه با کارگروه تحول علوم انسانی همکاری داشته است، درخصوص مدیریت اسلامی که بعضی از دوستان این گروه با این کارگروه تحول همکاری دارند تابتوان به تدوین مدیریت اسلامی پرداخت، کار دیگری که گروه دارد، همکاری با دانشگاه جامع امام حسین(ع) است که این دانشگاه از حدود 8 ماه پیش توافقنامهای را با مؤسسه امضا کرده برای اسلامی کردن علوم انسانی که چند گروه و چند رشته وارد این عرصه شدند که یکی از رشتههایی که نسبتا جلوتر از رشتههای دیگر است، رشته مدیریت است که جلساتی را با آنها داشتیم تا بتوانیم برای تقویت بنیه اسلامی دانشگاه جامع امام حسین(ع) کمک کنیم.
حضور دوستان در همایشهای ملی خیلی مؤثر بود. آنها اول تصورشان این بود که مؤسسه یک مقالهای میدهد، یک مشارکت آنچنانی دارد، اسم مؤسسه را همینطوری زیر اطلاعیههایشان میزدند اما وقتی وارد کار میشدیم احساس کردند که کار از دستمان برمیآید و حتی مثلا در یکی از این همایشها مقالات خودشان و مقالاتی که از جاهای دیگر گرفته بودند را در اختیار مؤسسه گذاشتند و مقالات مؤسسه را پذیرفتند گفتند که نیازی به ارزیابی ندارد. از جمله کارهای علمی دیگر، برگزاری همایشهای نیمروزه است، نشستهای علمی متعددی هم اینجا داشتیم که حدود ده نشست علمی برگزار شده است که این نشستها به تدوین این مقالات خیلی کمک میکرد که دوستان اینجا حرفهایشان ارزیابی میشد وقتی آنجا ارائه میشد اینها میدیدند حرف، حرف خیلی کاملی است و ارزش علمی دارد و به آن توجه میشد.
وقتی میگوییم مدیریت اسلامی، مدیریت گویای تخصصش است و اسلامیت گویای تعهدش است.
با توجه به نامگذاری سال که سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی است
رشته مدیریت مؤسسه چهکاری انجام داده و چه نقشی دارد؟
در رشته مدیریت، رشتهها را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد. برخی از رشتهها، رشتههای بنیادی هستند، مثل فلسفه، روانشناسی و برخی از رشتهها، اصطلاحا رشتههای میانرشتهای میگویند. رشتههایی هستند که مولود رشتههای دیگراند مثل رشته مدیریت؛ رشته مدیریت گزارههای علمی خودش را از تلفیق رشتههای دیگر بهدست آورده است. در رشته مدیریت متکی به پنج رشته اساسی هستیم که عبارتند از: رشته جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی، علوم سیاسی و حقوق که همه درسهای مدیریتی در مقطع کارشناسی حتی در مقاطع بالاتر ترکیبی است از این پنج رشته. اقتصاد، جامعهشناسی، علوم سیاسی، حقوق و روانشناسی.
تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی
گفتیم رشته مدیریت متکی بر پنج رشته است. در این ترکیب جدید یک رشته جدیدی درآمده به نام مدیریت. به همین جهت هم در خیلی از عرصهها، به نظر میرسد که رشته مدیریت حرف برای گفتن دارد. مثلا همین که فرمودید که سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی که مقام معظم رهبری(حفظهالله) اعلام کردند، یک بخش مهم این کار بهعهده رشته مدیریت است. در رشته مدیریت، مثلا بحث تولید ملی میشود، یکی از مفاهیم اساسی که در رشته مدیریت داریم، بحث بهرهوری، کارآیی و اثربخشی است که مردم وقتی به تولید ملی اهمیت میدهند، به تولید خودمان اهمیت میدهند این است که کیفیت داشته باشد. این وقتی محقق میشود که شما کاری را انجام دهید که بهرهوری داشته باشد، بهترین مواد اولیه استفاده کنید، بهترین کار را روی آن انجام دهید، محصولش میشود یک محصول خوبی که با افتخار بگوییم ایرانی. مثلا خود کیفیت یکی از نظریههای در رشته مدیریت است که چهکارکنیم کیفیت افزایش پیدا کند. نظریههایی در این زمینه ارائه کردهاند. نسبت به بحث حمایت از کار که توجه میکنیم، یکی از بحث های مهم در مدیریت بحث رفتار سازمانی است. چهکنیم که انگیزش کارکنان برای انجام کار تقویت شود. چه کنیم که نگرش کارکنان نسبت به کار تغییر پیدا کند. اینها خیلی جای بحث دارد. البته حالا کارگاهها و آموزشهایی را هم برای مراکز که درخواست داشتند، برایشان ارائه کردهایم البته مربوط به مؤسسه نبوده است، خود دوستان دعوت شدند به کارگاههای آموزشی درخصوص حمایت از کار، تعهد کاری و... ولی بههرحال میخواهم عرض کنم این بحث مثلا تقویت کار که چهکنیم که بتوانیم در جامعه توسعه دهیم، روحیه کارکردن، نحوه انجام کار که این ها همه بحثهایی است که در دانش مدیریت به آن توجه شده است. متاسفانه در سالیان گذشته رویکردهایی که در فضای کاری کشورمان بوده، زمینه را برای انجام کار با کیفیت کمتر فراهم کرده، نمیگویم فراهم نکرده، به این معنا که مردم احساس میکردند که سرمایهشان را اگر به بازار دلالی بزنند سود بیشتری دارد تا بخواهند به بازار کار بزنند. اگر پولشان را ببرند در بازار کار گرفتار سیستمهای اداری و مشکلات متعدد قوانین میشود، متضرر میشود، سود آن چنانی نمیکند. خود این عوامل مختلفی در آن است، بحث قانون و مشکلات اداری و همچنین فضای فرهنگی هم خیلی حاکم بوده است. ما به یک نوعی در جامعه خودمان متاسفانه فضای تنبلی را حاکم کردیم مثلا از این موارد مسابقاتی که حالا یکمقداری کمتر شده است در برنامههای تلویزیونی که مثلا سوالات خیلی سادهای میکردند، هرکسی این سؤالات را جواب بدهد، یک پیکان (آن موقع پیکان بود) برنده شود. یعنی به دست آوردن منابع مادی به شانس بود نه به کار. داشتیم این فرهنگ را به مردم القا میکردیم. آقا هرکس در جیبش یک دوریالی داشته باشد، بیاید بیرون جایزه میدهیم. این که میگوییم مسابقات نشان میدهد در تلویزیون. یک جایزه بزرگ بخاطر یک سکه دوریالی مثلا در جیبش بوده، آن موقع دوریالی برای تلفن استفاده میشد. فرد بیجهت صاحب سرمایه میشد. یعنی چه؟ یعنی برای بدست آوردن سرمایه نمیخواهد کار کنید، فقط شانست بگیرد. شانس بیاوری صاحب ماشین میشوی، صاحب خانه میشوی، صاحب چی میشوی. این یعنی القای فرهنگ تنبلی است. یا پولهایتان را بگذارید در بانک، جایزه آنچنانی به شما تعلق میگیرد. شکلهای مختلف دیگر در جامعه، مسابقات حتی اسلامی برگزار میکردند، تاریخ اسلام، نفری صد تومان بدهید، مکه برنده شوید. این خودش تقویت روحیه تنبلی بود. این که مقام معظم رهبری میفرماید حمایت از کار، این در جامعه ما از کار حمایت نمیشود. ایشان میفرماید حمایت از کار. یعنی حمایت کنید اگر در جامعهمان موضوع کار تقویت شده بود نیاز به این حرفها نبود. متاسفانه برعکس، به جای حمایت از کار در جامعهمان تنبلی ملی داریم. این خیلی دردآور است در جامعه اسلامی ایران. فرد میآید میگوید که دنبال یک کار راحت میگردم. اصلا این تناقض است. دنبال کار راحت میگردم. کار راحت یعنی چه؟ کار شالوده مرد است. دنبال یک کار بیدردسر. یک شغلی میخواهد پیدا کند برود بگیرد بخوابد. نمیدانم استراحت کند، حقوقش هم مرتب باشد. یک کار راحت پردرآمد. اصلا نمیشود. یعنی این فضای فرهنگی جامعه خراب شده است. به همین جهت هم مقام معظم رهبری با آن تیزهوشی که دارند فهمیدند که یک بخش کار اینجاست. باید به آن اهمیت داده شود و بحث حمایت از کار و سرمایه ایران را مطرح کردند. البته این موضوع را در سالهای گذشته هم مقام معظم رهبری به شکل های مختلف، وجدان کاری، انضباط اجتماعی اینها همهاش برای این بود که یکمقداری به کار و به تلاش اهمیت داده شود و بههرحال می دانید در هر کشوری برای اینکه بشود یک موفقیتی، یک استقلالی، یک پیشرفتی اتفاق بیفتد، نیازمند سرمایه و کار هستیم، این دو توأمان با همدیگر است، کسی کار بلد است ابزار ندارد نمیتواند، کسی که ابزار دارد، سرمایه دارد، کار نمیتواند بکند، اینهم نمیتواند پیشرفت کند. تلفیق این دو است که میتواند دو بال تحرک در جامعه باشد. به همین جهت هم مقام معظم رهبری حمایت از کار و حمایت سرمایه ملی را مورد توجه قرار دادند. به هر حال در سرمایه هم اگر متکی به سرمایههای خارجی شویم آنها قوانین خاص خودشان را دارند و سودش به نفع ملت ایران نیست، باید خود مردم تشویق شوند، سرمایههایشان را بیاورند وارد عرصه کار کنند و امنیت هم داشته باشند، بدانند که اگر در کشور سرمایهگذاری کند میتواند سودش را هم ببرد. شعار ارزندهای است، انشاءالله امیدواریم مرور امسال تبدیل به شعور ارزنده هم بشود و مردم انشاءالله به آن عمل کنند.
کارآمدی رشته مدیریت در مقابله با تحریم ها
اگر در فضای موسسه به این موضوع توجه داشته باشیم، بههرحال یکی از قشرهای متعهد در جامعه طلبهها هستند. به لحاظ دانشی که پیدا میکنند، به لحاظ تربیتی که پیدا میکنند، حوزه زمینه تعهد خیلی فراوانی دارند. اگر بتوانیم تشویق کنیم طلبهها را که بیایند به عرصه مدیریت، و این دانش را بیاموزند و حالا چه در سنخ کارهای اداری یا نه در سنخ کارهای روحانیت باشند اگر دانش مدیریت را خوانده باشد، مدیریت اسلامی را خوانده باشد میتواند منشأ اثر باشد ولو مسئول یک ادارهای بشود، برود یک بخشی از یک سازمانی را بهعهده بگیرد. به نظر میآید ایدههایی که بهعنوان مدیریت اسلامی دارد طرح میشود، خیلی زمینهساز پیشرفت کشور است. چون الآن در دنیای غرب میبینیم علیرغم اینکه میگوییم دانش مدیریت محصول غرب است و آنها بیشتر از ما کار کردند، اما خودشان در این سالیان اخیر میبینیم اقتصاد کشورشان در معرض اضمحلال قرار گرفته و با موج بیکاری مواجهاند، مشکلات متعددی دارند. این خودش نشان ناکارآمدی تئوریهایشان هم دارد. ولی در ایدههای مدیریت اسلامی چون نگاه، نگاه جامعی است میتواند بخش مهمی از این مشکلات را حل کند، البته نمیخواهم بگویم که الآن مدیریت اسلامی کامل و آماده است، نه. بههرحال سیر تکاملی یک دانش چندین دهه طول میکشد، وقتی این دانش را در جامعه اسلامی بهکار گرفتیم، داریم زیر و رویش میکنیم قطعا میخواهیم یک دانش دیگری را درست کنیم. یعنی بگوییم مکتب مدیریت اسلامی این زمان میخواهد. دانش مدیریت هم مثل فلسفه نیست که محققینی بنشینند با فکر، با ایدههای فکری، ایدههایی را بسازند، دانش مدیریت دانش صحنه عمل است، یعنی شما تستش کنید و نظریهپردازی کنید، نظریهپردازی کنید و تستش کنید. دائما رفت و برگشتی داشته باشد و این نیاز به گذر زمان دارد که این ایدهها طراحی شود، در صحنه عمل نواقصش رفع شود، دوباره طراحی شود، همینطور رفت و برگشت بین صحنه نظری و عملی داشته باشد، تا اینکه بگوییم 10 سال بگذرد، 15 سال بگذرد، بگوییم مکتب مدیریت اسلامی را طراحی کردیم. نظریه مدیریت اسلامی طراحی شد. الآن به این حد نرسیدیم، ولی الآن مقدماتیش فراهم شده است، زیرساختهایشان خیلی تدوین شده است و نیاز به این دارد که طلبهها بیشتر بیایند در این رشته تا بشود این رشته را بیشتر پربار کرد.
مدیریت اسلامی و آینده پژوهی
بر اساس نگاه آیندهپژوهی، در نگاه آینده پژوهی میآیند اطلاعاتی که امروزه در اختیار داریم، اینها را بهعنوان زیربنا و کار میبینند. ایدهها و آرمانهایی را هم در آینده متناسب با دیدگاه نظری خود طراحی میکنیم و میگوییم فاصله رسیدن به این آرمان سناریوهایی را برای انسان درست میکند یعنی اگر شرایطمان این باشد میتوانیم به این نقطه برسیم، طور دیگر باشد جور دیگر میرسیم، هرکدام چندین سناریو تهیه میشود و بعد حدسهایی را نسبت به آینده میزنیم و برای رسیدن به آن راهکارهایی را پیشنهاد میکنیم. در فضای فعلی خوشبختانه این امید است که الحمدلله در این چند سال گذشته استقبال جوانها نسبت به حوزه بهتر شده، به تبع استقبال نسبت به مؤسسه هم افزایش پیدا کرده است چون مؤسسه فقط ورودیاش از حوزه است، به آنجا باید نگاه کنیم و ببینیم. با توجه به این شرایطی که در کشور هست و در کشورهای دیگر نگرش و نگاهی که به آموزههای اسلامی دارند، حدسمان این است که آینده بسیار خوبی در پیش رو داریم برای تربیت مدیران شایسته و انجام کارهای پژوهشی مدیریت اسلامی. اینها خیلی نویدبخش است، نشانههای زیادی را میتوانیم ببینیم. امروزه بعد از همین موج بیداری که در کشورهای مسلمان شکل گرفته، درخواستهای مختلفی را از کشورهای مختلف برای آموزشهای مدیریت اسلامی با آن مواجه هستیم که خود اینها میآیند میگویند که شما جامعهتان را چگونه اداره کردید، اینها را به ما هم یاد دهید. خود اینها نشاندهنده این است که استقبال دنیا به مدیریت اسلامی خیلی بالا رفته و مورد توجه قرار گرفته است. الآن همایشهای بینالمللی که در کشورهای مختلف در همین 5 تا 6 ماه گذشته من جستوجو میکردم و میدیدم، یکی از موضوعاتی که قابل توجهشان هست بحث رهبری اسلامی است یا مدیریت اسلامی. این نشاندهنده این است که دارد یک تشنگی در دنیا بوجود میآید بنابراین این تشنگی امید ما را برای اشباع این بحث افزایش میدهد که باید توان بیشتری را به خرج بدهیم تا بتوانیم انشاءالله از عهده این تامین نیاز آینده بربیاییم.
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
آخرین اخبار
- 1 از 5
- بعدی