يكشنبه: 15 تير 1404

شما اینجا هستید

فصل‌نامه معارف عقلى ـ بخش دوم

    شمارة 4 (عرفان)

    توجيه عقلانى كثرت در فرض وحدت شخصى وجود

    حسين عشاقى

    چکيده

    با التزام به کثرت‌ناپذيرى وجود، اين پرسش رخ مى‌نمايد که کثرات را چگونه بايد توجيه عقلى کرد تا گرفتار انکار واقعيت حقايق امکانى نشويم. در سخنان صاحب‌نظران، توجيهاتى در اين باره به چشم مى‌خورد و نگارنده نيز توجيه چهارمى ارائه کرده است. اين توجيه از سويى به موجود قياسى بودن ممکنات، و از سويى به واقعى بودن تعلق وجود به عدم در حقايق متناقض استناد دارد، و بر اين اساس کثرت‌ناپذيرى وجود به انکار واقعيت حقايق امکانى نمى‌انجامد.

    کليدواژه‌ها

    کثرت، وحدت‌وجود، تشکيک در وجود، بساطت وجود، ظهور، موجود‌نفسى، موجود‌قياسى

    گذر از ذهن به عين در براهين عرفا و براهين‌ وجودى

    عسکرى‌سليمانى‌اميرى

    چکيده

    برهان‌هاى ‌عرفا در عرفان نظرى يکى از راه‌هاى اثبات وجود خداست. ايشان از مفهوم حقيقت وجود مى‌آغازند و در نهايت، وجود خدا را به منزلة واحد شخصى لا شريک ‌له، اثبات مى‌کنند. اين برهان از آنجا که از مفهوم وجود بهره مى‌گيرد، نوعى برهان وجودى است، که در آن از مفهوم خدا، وجود او نتيجه مى‌شود. در اشکال به اين سنخ برهان‌ها گفته‌اند که در آنها بين ذهن و عين يا بين حمل اوّلى و شايع خلط شده است. نيز اگر اين نوع استدلال‌ها تمام باشند، بايد وجود شريک واجب هم برهانى باشد؛ در حالى که شريک واجب ممتنع است. اما مى‌توان نشان داد که اين نوع براهين منتج‌اند و در آنها خلطى صورت نگرفته است؛ زيرا هرگاه مفاهيم لوازمى داشته باشند محکى‌هاى آنها داراى همان لوازم‌اند. و اين سنخ برهان در شريک واجب به دليل متناقض بودن مفهوم شريک واجب جارى نيست.

    کليدواژه‌ها

    مفهوم وجود، حقيقت وجود، واجب‌الوجود، حمل اوّلى، حمل شايع، کثرت وجود، تشکيک وجود، وحدت شخصى وجود.

    عناصر و مؤلفه‌هاى عرفان نظرى

    مهدى بابايى

    چكيده

    عرفان اسلامى در يك تقسيم‌بندى به دو بخش عرفان نظرى و عرفان عملى تقسيم مى‌شود. اين تقسيم با بهره‌گيرى از متون شريعت و كلمات عرفا و با توجه به محتواى مباحث عرفانى صورت گرفته است.

    اين نوشتار با فرق نهادن بين تجربة عارفانه و علم عرفان نظرى، به تبيين و توضيح عناصر و مؤلفه‌هاى بنيادين علم عرفان نظرى مى‌پردازد. عناصر تشکيل دهندة علم عرفان‌نظرى عبارت‌اند از: عنصر روش ( کشف و شهود)؛ عنصر محتوا (وحدت شخصيه وجود)؛ و عنصر تعبير و ترجمه و توصيف. در خلال اين تبيين از برخى شبهات در اين زمينه و پاسخ به آنها سخن به ميان آمده، و در پايان با توجه به عناصر بنيادين عرفان نظرى، تعريف‌هايى از اين علم مطرح شده است.

    کليدواژه‌ها

    عرفان نظرى، عرفان عملى، تجربة عارفانه، تجربة سالکانه، کشف و شهود، وحدت شخصية وجود، تعبير و ترجمه.

    حكيم ترمذى و نظرية ولايت

    محمد سوری

    چكيده

    حکيم تِرمِذى از عارفان و محدثان بزرگ سدة سوم هجرى است که آثار فراوانى از وى برجاست. او به تصريح برخى از صوفيه،‌ صوفى نبوده است و لقب «حكيم» به همين معنا اشاره دارد. با آنكه از حكيم ترمذى زندگينامة خودنوشتى باقى مانده، آگاهى‌هاى ما از سرگذشت وى فراوان نيست. او نخستين كسى است كه در تاريخ عرفان اسلامى مسئلة ولايت و ختم ولايت را در كتاب ختم الاولياء يا سيرة الاولياء به صورت نظريه‌اى كامل مطرح كرد و بيشترين شهرت او به همين سبب است. تأثير حكيم ترمذى بر عارفان پس از خود، تا زمان ابن‌عربى بسيار اندك بوده است؛‌ اما ابن‌عربى و پيروانش، به ويژه در مسئلة ولايت و ختم ولايت، به‌شدت از وى تأثير پذيرفته‌اند. اين مقاله به چهار موضوع پرداخته است: زندگى و آثار ترمذى، رابطة او با تصوف،‌ نظرية ولايت، و تأثير وى بر عارفان پس از خود.

    كليدواژه‌ها

    حكيم ترمذى، تفاوت حكيم و صوفى، ولايت از ديدگاه حكيم ترمذى، خاتم الاوليا، هجويرى، برهان قِلِج، ابن‌عربى.

    ريشه‌يابى واژة تصوف و عرفان در قرن اول هجرى

    احمد رنجبرى

    چكيده

    اين مقاله به منشأ پيدايش عرفان و تصوف و اصطلاح عارف و صوفى (در قرن اول هجرى ) پرداخته و عمده احتمالات را در باب اشتقاق کلمةصوفى،پيشينة آن و داستان پشمينه‌پوشيِ برخى مسلمانان نقل و نقد کرده است.

    اين نوشتار همچنين به بعضى از ويژگى‌هاى راهبان مسيحى ساکن جزيرة‌العربِ پيش از اسلام و مقارن ظهور آن اشاره کرده است، تا ميزان تأثر مسلمانان و از جمله عارفان وصوفيان را از ناسکان مسيحى ـ بر فرض وجود چنين تأثرى‌ـ روشن سازد.

    كليدواژه‌ها

    عرفان، تصوف، عارف، صوفى، اسلام، قرن اول هجرى، قرآن، سنت.

    فاعليت قريب از ديدگاه فلسفه و عرفان

    رسول باقريان

    چکيده

    نحوة فاعليت حق، از جمله مسائل مطرح در مكاتب مختلف فلسفى و عرفانى است. گذشته از معتزله كه به فاعليت حق در افعال بندگان قايل نيستند، و اشاعره كه فاعل حقيقى در همة اشيا حتى افعال انسان‌ها را خداوند مى‌دانند و سلسلة علل را انكار مى‌كنند، حكمت مشاء با حفظ سلسلة علل در نظام هستى، فاعليت خداوند را فاعليت باواسطه يا فاعل بعيد مى‌داند. حكمت اشراقى، در يك بيان تمثيليِ اقناعى و خالى از استدلال و برهان، فاعليت حق را بى‌واسطه دانسته، اسناد افعال به غير حق را تسامحى مى‌انگارد، و حكمت متعاليه در مراحل ابتدايى خود، مبتنى بر تشكيك خاصى و وجود فقرى، فاعليت قريب حق را به صورت فاعليت بى‌واسطه، و علل و اسباب را علل معد و مقرب فيض به معلول مى‌داند.

    عرفان نيز ضمن آنكه علل و اسباب را، همانند حكمت متعاليه، علل معد و وسايط فيض معرفى کرده است، در تقرير و تبيين فاعليت قريب حق‌تعالى راهى جدا پيموده و با ارائة يك معناى ژرف و عميق از فاعل قريب به منزلة فاعل در موطن معلول از معارف ناب توحيدى شريعت از جمله توحيد افعالى، كه قرآن بدان گوياست، رمزگشايى كرده است. در اين نوشتار، در صدد تبيين ديدگاه عرفان در باب فاعليت قريب حق‌تعالى در يک بررسى مقايسه‌اى با آراى کلامى و فلسفى هستيم.

    کليدواژه‌ها

    سلسلة ترتيب و وسايط، فاعل قريب عرفانى وجه خاص، تمايز احاطى، اطلاق مقسمى، توحيد افعالى.

    نخستين و بهترين تذكرة عرفانى10.

    رضا شاكرى

    چکيده

    در باب عرفان و تصوف کتاب‌هاى پرشمارى نگاشته‌اند. در اين بين کتابى که به دست شيخ ابوعبدالرحمن سُلمى فراهم آمده، مزايايى دارد، که به لحاظ کيفيت، گوى سبقت از همگنان خود ربوده است. اتقان متن، اختصار، فضاى کاملاً عارفانه، سبک پردازش به اين موضوع، غناى مؤلف از علوم روز، به خصوص حديث و تصوف، ويژگى‌هايى هستند که نگاشتة سُلمى را بسيار مفيد و جذاب مى‌سازد. کتاب مزبور، نخستين کتاب در اين موضوع نيز هست.

    هرچند اين اثر از آثار پيش از خود سود جسته، متأسفانه آن آثار از ميان رفته‌اند. در عظمت اين کتابِ سترگ همين بس که عارف بزرگ، خواجه عبدالله انصارى آن را پيش روى نهاده و براى شاگردان تدريس کرده است، و سپس انشائات خود او گرد‌آورى و به جهان علم عرضه شد.

    کتاب سلمى در موضوع رجال تصوف و عرفان، مستقيم يا غيرمستقيم در آثار پس از خود رخ نموده است. مقالة پيش روى، به تحليل و واکاوى اين اثر مى‌پردازد؛ اثرى که نزد تصوف‌شناسان با عنوان طبقات‌الصوفية اشتهار دارد.

    کليدواژه‌ها

    تذکره، رجال تصوف، طبقات‌الصوفية، آغاز تصوف، طبقه‌بندى صوفيه، زندگينامة عارف، وضعيت سلوکى سلوک عارف.

    پروندة علمى و نقش آن در تدوين دائرة‌المعارف

    رحيم لطيفى

    چكيده

    هر نوشته‌اى به ويژه مقالات دائرة‌المعارفى تخصصى، نيازمند پژوهش و گردآورى اطلاعات است. نوآورى، دقت و جامعيت مقاله به وسعت و دقت اطلاعات گردآورى شده بستگى دارد، و از اين روى، مرکز دائرة‌المعارف علوم عقلى اسلامى واحدى با عنوان پروندة علمى تأسيس کرده است.

    پروندة علمى به معناى خاص آن عبارت است از فهرست و تصاوير متون منابع معتبر که در خصوص مدخل مصوب دائرة‌المعارفى با شيوة خاص تهيه شده تا نويسنده را از جست‌وجو و مراجعه به منابع بى‌نياز سازد.

    تاريخچة تشکيل پروندة علمى به سال‌هاى اخير باز‌مى‌گردد، و اين کار از ابتکارات دانشمندان حوزة علوم انسانى در ايران اسلامى است.

    واحد پروندة علمى مرکز دائرة‌المعارف علوم عقلى اسلامى در سال 1380 شمسى به صورت رسمى آغاز به کار کرده و براى همة مدخل‌هاى مصوب منطق پرونده تشکيل داده است. اين کار براى ديگر رشته‌ها نيز آغاز شده است.

    اين واحد براى افزايش سرعت و دقت کار، روش‌هاى جديد ى را به کار بسته است و از هرگونه انتقاد و پيشنهاد جامعة علمى استقبال مى‌کند.

    کليدواژه‌ها

    پروندة علمى، فرم معرفى مدخل، اصطلاح‌نامه، فرم مدخل‌يابى، اعلام عرفان.

    شمارة 5 (منطق)

    نقش منطق‌دانان اسلامى در پيشرفت علم منطق

    ميزگردى با حضور دكتر لطف‌الله نبوى، حجت‌الاسلام والمسلمين عسکرى سليمانى اميرى و...

    چكيده

    اين نوشتار حاصل ميزگردى، با حضور جناب دكتر لطف‌الله نبوى، حجت‌الاسلام والمسلمين عسکرى سليمانى و چند تن از استادان و محققان مركز دائرة‌المعارف علوم عقلى اسلامى است كه در باب نقش منطق‌دانان مسلمان، به ويژه فارابى و ابن‌سينا، در پيشرفت و گسترش علم منطق و همچنين دربارة ادعاى رِشِر مبنى بر تقسيم منطق اسلامى به مكتب شرقى و مكتب غربى، به بحث و گفت‌وگو پرداخته‌اند.

    کليد‌واژه‌ها

    علم منطق، مكتب بغداد، مكتب شرقى، مكتب غربى، ابن‌سينا، فارابى، ارسطو، نيكلاس رِشِر.

    معرفى فلسفة منطق

    عسکرى‌سليمانى‌اميرى

    چکيده

    فلسفة منطق علمى است فرانگر که با روش عقلى از چند و چونى علم منطق بحث مى‌کند، و از اين روى، موضوع اين علم خود علم منطق است، و مسائل آن، پاسخ به پرسش‌هاى فلسفى ناظر به اين علم در کل، يا ناظر به مسائل آن، و نيز تحولاتى که در گذر تاريخ در اين علم رخ داده، مى‌باشد.

    در اين مقاله دورنمايى از فلسفة منطق گزارش شده است.

    کليدواژه‌ها

    فلسفة منطق، منطق، موضوع منطق، روش منطق، مبانى منطق، نحله‌هاى منطقى.

    اقسام حمل و احكام آنها11.

    محمدباقر ملکيان

    چكيده

    اين مقال كوشيده است تا تقسيمات مشهورى را كه در كتب معتبر منطقى در باب حمل صورت گرفته، جمع‌آورى كند. در ذيل هر تقسيم، وجه تسمية اقسام و خاستگاه آن تقسيم، اگر در کلمات منطق‌دانان آمده باشد، ارائه شده است.

    در مواردى براى برخى اقسام حمل تعاريف متعددى مطرح شده است که در اين مقاله همگى آنها ارائه شده‌اند.

    البته در مورد حمل، يکى دو تقسيم نيز در غير کتب منطقى آمده که بدان‌ها نيز پرداخته شده است.

    کليد‌واژه‌ها

    حمل مواطات و اشتقاق، حمل ذاتى اولى و شايع صناعى، حمل طبعى و وضعى، حمل ذاتى و عرضى، حمل مطلق، حمل بتّى و غير بتى، حمل حقيقت و رقيقت.

    نقدهايى بر علم منطق و پاسخ آنها

    محمدرضا محمد‌عليزاده

    چكيده

    منطق تكوينى به لحاظ تاريخى همزاد بشر و تفكر اوست. اما تدوين قواعد علم منطق، بنابر قول مشهور، اول بار به دست ارسطو صورت گرفته است. پس از ارسطو شاگردان و تابعان وى به شرح و تفسير آن پرداختند و مجموعه كتب منطقى ارسطو را گرد آوردند و آن را ارغنون ناميدند. پس از تدوين منطق به دست ارسطو، برخى با آن موافقت كردند و به شرح و تفسير و تهذيب و تكميل آن پرداختند و برخى با آن مخالفت ورزيده، آن را کانون نقد قرار دادند. منتقدان منطق چه پيش از ظهور اسلام و چه پس از ظهور اسلام و ترجمة آن به عربى و رواج در ميان مسلمين، به علل مختلفى به مخالفت با منطق برخاسته‌اند كه برخى از اين علل عبارت‌اند از اعتقاد به نقصان يا بطلان يا بى‌فايده يا كم‌فايده بودن منطق ارسطو، چه در منطق تعريف و چه در منطق استدلال؛ اعتقاد به بى‌نيازى انسان از منطق ارسطو؛ اعتقاد به خلاف امورى كه از اصول متعارف علم منطق به شمار مى‌آيد.

    در اين مقاله به بررسى برخى شبهات مطرح شده دربارة فايدة منطق و نياز انسان به منطق و پاره‌اى اصول متعارف منطق مى‌پردازيم و پاسخ منطق‌دانان به اين شبهات را طرح و بررسى مى‌كنيم.

    كليد‌واژه‌ها

    شبهات منطق، اصول متعارف منطق، نيازمندى به منطق، فايدة منطق.

    حُکـم در منطق و فلسفه12.

    مهدى بابايى

    چكيده

    در اين مقاله پس از طرح معناى لغوى و اصطلاحى واژة حکم، تفسيرهاى مختلف منطق‌دانان در باب آن ارائه شده، و نيز اين نکته که حکم همان تصديق است يا غير آن، بررسى شده است. سپس دربارة ماهيت حکم از نظرگاه فلسفى سخن به ميان آمده است.

    کليدواژه‌ها

    حکم، تصديق، تصور، ادراک.

    بررسى برهان لِمّ و اِنّ و ارزش معرفتى آنها13.

    محمد ايزدى‌تبار

    چكيده

    در اين نوشتار که در باب برهان لمّ و انّ است، مباحثى همچون تاريخچة دو برهان، وجه نامگذارى، نام‌هاى ديگر، معيار لمّى و انّى بودن برهان و اقسام هر يک از برهان‌هاى لمّ و انّ و همچنين ارزش معرفتى آنها بررسى شده و در اين باره در کنار آثار دانشمندان برجستة اسلامى کلمات فارابى و بهمنيار نيز که با ديگر منطق‌دانان تفاوت دارد کانون توجه بوده است.

    همچنين شيوة انتاج در برهان انّى از باب ملازمات، وجه شرافت برهان لمّى و برخى احکام ديگر اين دو برهان بررسى شده و به بهترين و محکم‌ترين برهان لمّى اشاره رفته است.

    کليدواژه‌ها

    برهان لمّ، برهان انّ، لمّ مطلق، لمّ غيرمطلق، انّ مطلق، دليل.

    صدرالمتألهين منطق‌دان بزرگ ناشناخته

    عسکرى ‌سليمانى‌اميرى

    چكيده

    صدرالمتألهين منطق‌دان ناشناخته‌اى است که با وجود تأثيرات قابل توجه‌اش بر علم منطق كمتر کسى وى را در زمينة علم منطق کنار شيخ اشراق و محقق طوسى يا کنار ابن‌سينا و فارابى قرار مى‌دهد. شايد اين بدان دليل باشد كه شهرت ملا‌صدرا به منزلة حکيم و فيلسوفِ صاحب مکتب بر ديگر ابعاد علمى‌اش سايه افكنده و موجب كم‌رنگ شدن آنها گشته است. به هر صورت اين نوشتار بر آن است تا خوانندگان محترم را در ضمن اشاره به برخى آرا و آثار منطقى ملاصدرا با يكى ديگر از ابعاد علمى ناشناختة اين شخصيت مشهور آشنا سازد.

    كليدواژه‌ها

    صدرالمتألهين، علم منطق، منطق حکمت متعاليه، آثار منطقى، آراى منطقى.

    مقايسة شيوه‌هاى مستندسازى متن

    مهدى رحيمى

    چکيده

    کتاب‌ها و مقالات علمى به روش‌هاى استنادى و استدلالى، يا تلفيقى از هر دو روش نگاشته مى‌شوند؛ که در روش‌ استنادى شيوه‌هاى مختلفى به کار گرفته مى‌شود. هدف از اين نوشتار طرح و بررسى انتقادى شيوه‌هاى مختلف مستندسازى مطالب متون علمى ـ تخصصى، و سپس معرفى بهترين شيوه است.

    روش‌هاى استناد‌سازى مطالب را به دو اعتبار مى‌توان تقسيم کرد. در تقسيم اول اين شيوه‌ها به چهار قسم ارجاع مستقيم، ارجاع غيرمستقيم، گزارشگرى و مستندسازى تقسيم مى‌شوند؛ و در تقسيم دوم از حيث اينکه آدرس‌دهى در خارج يا داخل متن صورت گيرد، مورد تحقيق و بررسى قرار مى‌گيرند. به نظر مؤلف بهترين شيوه جهت مستندسازى مطالب در يک متن علمى‌ـ تخصصى آدرس‌دهى در داخل متن با روش (مؤلف، عنوان، جلد و صفحه) است.

    کليدواژه‌ها

    مستندسازى، روش‌ استنادى، روش استدلالى، روش خلاقيتى، ارجاع مستقيم، ارجاع غيرمستقيم، گزارشگرى، آدرس‌دهى خارج متن، آدرس‌دهى داخل متن.

    شمارة 6 (فلسفه)

    وجود ذهنى در فلسفة اسلامى14.

    غلامرضا فياضى

    چکيده

    دربارة چرايى طرح بحث وجود ذهنى در فلسفه اسلامى دو نظريه وجود دارد: برخى بر اين باورند که اين بحث براى اثبات مطابقت ذهن و عين است. در مقابل، گروهى معتقدند وجود ذهنى، بحثى وجود شناختى و در مقام اثباتِ وجود ذهنى در کنار وجود خارجى است.

    اين مقاله با تأکيد بر ديدگاه دوم، نشان مى‌دهد نظرية کسانى که معتقدند ماهيت برخى از اشيا و واقعيت‌ها به ذهن مى‌آيد و نيز نتايجى که از اين نظريه به دست مى‌آورند، نادرست است. نظرية وجود ذهنى نه تنها مشکل مطابقت را حل نمى‌کند، بلکه اين مشکل، خود بر نظرية وجود ذهنى مبتنى است و راه حل آن را بايد از راه ديگرى جست.

    کليدواژه‌ها

    وجود ذهنى، ماهيت، علم حصولى، علم حضورى.

    عقلانيت معرفت

    نگاهى گذرا به پى‌آمد رويكرد قدما در معرفت‌شناسى

    محمد حسين‌زاده

    چکيده

    در طول تاريخ انديشة فلسفى، رويكردهاى گوناگونى را در معرفت‌شناسى مى‌توان شناسايى كرد كه‌ مهم‌ترين آنها عبارتند از:‌ 1. رويكرد قدما؛‌ 2.رويكرد مدرن که بر فلسفه عقل‌گراى مدرن اروپايى مبتنى است؛ 3. رويكردى بر پايه فلسفةتحليلى معاصر يا فلسفةكشورهاى انگليسى زبان. 4. رويكرد مبتنى بر فلسفه‌هاى اروپايى همچون هرمنوتيك فلسفى، پست‌مدرنيسم و... كه بيشتر از آموزه‌هاى كانتى اثرپذيرفته‌اند. امروزه گرايش‌هاى گوناگونى در معرفت‌شناسى ديده مى‌شود كه هر يك بر نگرش فلسفى ويژه‌اى مبتنى است. هر يك از گرايش‌ها و رويكردهاى ياد شده طرفداران بسيارى در برخى محافل دانشگاهى دارد.در اين نوشتار، مى‌كوشيم تا رويكرد قدما و ويژگى‌هاى آن را شرح دهيم. سپس گرايش انديشمندان مسلمان را كه از اين رويكرد اثرپذيرفته و نقشى را كه آنها در رشد اين رويكرد ايفا كردنده‌اند بررسى مى‌کنيم؛ به ويژه با توجه به مسئله عقلانيت معرفت و عقلانى نبودن شكاكيت و نسبيت‌گرايى مطلق اين مسئله را مى‌کاويم.

    کليدواژه‌ها

    معرفت، معرفت‌شناسى، عقلانيت، رويکرد قدما، معرفت يقينى، شکّاکيّت.

    تقريرى از برهان صديقين صدرايى

    عبدالرسول عبوديت

    چکيده

    براى برهان صديقين صدرالمتألهين، در اسفار، تقريرهاى گوناگونى هست که شارحان و تعليقه نويسان اسفار به آنها پرداخته‌اند. در تقريرى که در پيش رو داريم، تلاش شده است نشان داده شود که يگانه تصوير معقول واقعيت‌ها سلسله‌اى تشکيکى از وجودهاست که سرآمد آنها وجود بى‌نهايت، يعنى خداوند است. پس يا واقعيتى نيست يا اگر هست در سلسله‌اى واقع است که در رأس آن خداوند وجود دارد.

    توضيح اين تقرير، مستلزم تبيين دقيق تشکيک وجود است که بحثى به نسبت دقيق و طولانى است و توصيف دقيق اين برهان به درازا مى‌کشد. از اين رو، براى احاطه اجمالى خواننده بر اين برهان و از دست ندادن رشته کلام، در آغاز شکل تحليلى مختصر برهان، سپس شکل توصيفى و در پايان، تحليل تفصيلى آن را مى‌آوريم. براى آشنايان با فلسفه، مراجعه به يکى از اين سه شکل کافى است.

    کليدواژه‌ها

    اصالت وجود، تشکيک وجود، سلسلة علّى‌ـ معلولى، کمال و نقص، وجود بى‌نهايت.

    بررسى پيش‌فرض‌ها و ادلة اصالت وجود

    حسين عشاقى15.

    چکيده

    اصالت وجود در تحقق خارجى عبارت است از موجود بودن وجود به خودى خود؛ به گونه‌اى که موجود بودن آن عين حقيقت او باشد، نه وابسته به حالتى ديگر. اين بحث، در دو مرحله مطرح گرديده است: يکى اصالت حقيقت لابشرطى وجود و ديگر، اصالت وجودهاى خاص. هر يک از اين دو ادعا با دليل‌هاى گوناگون اثبات شده است. اشکال‌هاى اصالت وجود همان ادله اصالت ماهيت است که در اين مقاله به آنها پاسخ داده‌ايم. در اين مقاله، پنج نظرية ديگر در مورد موجود اصيل مطرح گرديده است که عبارتند از: 1. اصالت ماهيت و اعتبارى بودن وجود؛ 2. اصالت وجود و ماهيت؛ 3. اصالت وجود در واجب؛ 4. اصالت ماهيت در ممکنات؛ 5. اصالت ماهيت به تبع وجود. نظريه اخير را قيصرى مطرح کرده و صدرالمتألهين نيز در برخى آثار خود بدان تمايل نشان داده است. نگارنده نيز کوشيده است اين نظريه را با ادله‌اى تأييد کند. در پايان، آثار اصالت وجود بررسى شده است.

    کليدواژه‌ها

    اصالت در تحقق، اصالت وجود، موجود بالذات، موجود بالعرض، اعتبارى بودن ماهيت، حصص وجود، حقيقت لابشرطى وجود.

    تأملى در يک برهان

    (بررسى برهان علامه طباطبايىŠ بر واجب بودن اصل واقعيت)

    حسن معلمى

    چکيده

    علامه طباطباييŠ بر وجود خداوند متعال برهانى بدين شرح اقامه کرده‌اند: الف) انکار اصل واقعيت، مستلزم اثبات آن است؛ ب) هرچه انکارش مستلزم اثبات آن باشد، وجودش ضرورى است؛ نتيجه: اصل واقعيت، ضرورى الوجود (واجب‌الوجود) است.

    درباره مقدمه اول نيز مى‌توان گفت: اگر کسى اصل واقعيت را انکار کند، آن گاه بدين حقيقت مى‌رسد که واقعيت واقعاً معدوم است. پذيرش اين سخن که واقعيت واقعاً، معدوم است، پذيرفتن نوعى واقعيت است. پس اگر کسى اصل واقعيت را انکار کند، گونه‌اى از واقعيت را پذيرفته است.

    بايد توجه شود که واژه «واقعاً» در اين استدلال اعم از وجود و عدم است و با اين واژه، هيچ واقعيتى اثبات نمى‌شود.

    کليد واژه‌ها

    اصل واقعيت، نفس‌الامر، واقع، ثبوت، وجود، عدم، سفسطه.

    چيستى قاعده فرعيت

    عسكرى سليمانى اميرى

    چكيده

    بنابر قاعدة فرعيت، ثبوت محمول براى «موضوع» فرع ثبوت مثبت له (موضوع) است، نه فرع ثبوت محمول ثابت (محمول). بر اين قاعده، در مواردى از جمله در حمل ذاتيات بر ذات و حمل وجود بر ماهيت اشكال مى‌شود. اين اشكال، پاسخ‌هاى گوناگونى دارد. يكى از پاسخ‌ها اين است كه قاعده در هليات بسيطه جارى نمى‌شود؛ زيرا مفاد آن همچون ثبوت محمول براى موضوع (ثبوت شى لش‍ئ) نيست. پاسخ دقيق‌تر از صدرالمتألهين است که بنابر اصالت وجود، ماهيت عارض بر وجود و فرع بر آن است و در واقع، قضيه از باب عکس الحمل است.

    مفاد ديگر قاعده اين است که ثبوت محمول براى موضوع، فرع ثبوت محمول نيست. چه بسا محمول عدمى بوده و براى موضوع، ثابت باشد. از نظر صدرالمتألهين‌ـ پيرو شيخ الرئيس‌ـ تا محمول وجود نداشته باشد، صفت براى موضوع قرار نمى‌گيرد. بنابراين، محمول عرضى گونه‌اى موجود است.

    کليدواژه‌ها

    قاعده فرعيت، مثبت له (موضوع)، ثابت (محمول)، هليه بسيطه، هليه مرکبه، حمل ذاتى.

    امکان در منطق و فلسفه

    محمدباقر ملکيان

    چكيده

    در بخش نخست اين مقاله به امكان، چونان جهت قضيه در كلام ارسطو اشاره شد. سپس به آراى منطق‌دانان مسلمان پرداختيم. در سخنان دانشمندان مسلمان، چهار معنا براى امکان بازشناخته شده است. در بخش بعد، امکان در فلسفه را کاويده و چند بحث فلسفى دربارة آن را طرح کرده‌ايم؛ از جمله: امکان، ملاک احتياج به علت‌ـ و وجودى يا عدمى بودن آن؛ آن گاه دلايل هر قول را آورده‌ايم و پس از پذيرش وجودى بودن امکان، نحوه وجود امکان بررسى شده است. در اين بحث، سه ديدگاه مطرح است: معقول اول بودن امکان؛ معقول ثانى منطقى بودن و يا معقول ثانى فلسفى بودن آن.

    کليدواژه‌ها

    امکان، جهت قضيه، امکان عام، امکان خاص، امکان اخص، امکان استقبالى، احتياج به علت، نحوة وجود امکان، معقول اول، معقول ثانى فلسفى، معقول ثانى منطقى.

    سرّ بداهت تصورى و اقوال در مسئله

    عباس عارفى

    چکيده

    اين نوشتار دربارة راز بداهت در تصورات است. بدين منظور، برخى از مصداق‌هاى تصور بديهى آورده شده، و سپس راز بداهت اين تصورات از منظرهاى مختلف ـ در سيماى شش نظريه‌ـ بررسى شده است.

    کليدواژه‌ها

    بديهى، نظرى، تصور، بداهت، سرّ بداهت، سرّ بداهت تصورى.

    بررسى رابطة بداهت با صدق

    احمد سعيدى

    چکيده

    يكى از بحث‌هاى اساسى معرفت‌شناسى، مسئلة بديهيات است. بديهيات در ديدگاه‌هاى معرفت‌شناختى بيشتر فيلسوفان، نقشى بى‌بديل دارد. از آنجا که اين دسته از دانش‌هاى بشرى، به اکتساب نياز ندارند، ‌مى‌توانند پايه‌اى استوار براى دستيابى به ديگر دانش‌هاى بشرى باشند. توجه به ويژگى‌هاى بديهيات، در عين حال كه ما را از بسيارى از خطاهاى معرفت‌شناختى باز مى‌دارد، در پاسخ‌گويى به شبهه‌هاى فراوانى هم كه امروزه دربارة بديهيات طرح مى‌شوند، ما را يارى مى‌رساند.

    در اين مقاله کوشيده‌ايم دو اصطلاح مختلف بديهى را که كمتر بدان توجه مى‌شود، روشن سازيم و برخى از ويژگى‌هاى آنها را مقايسه كنيم. توجه به اختلاف دو اصطلاح «بديهى به معناى اعم و بديهى به معناى اخص» در تعيين انواع بديهيات ضرورى است. گزاره‌هايى در سخنان فيلسوفان ما بديهى شمرده شده‌اند، ولى امروزه بديهى شمرده نمى‌شوند. هدف اين مقاله، نشان دادن اختلاف نظر ياد شده در شمار بديهيات است كه با دقت در دو اصطلاح نانوشتة بديهى و نظرى برطرف مى‌شود.

    کليدواژه‌ها

    بديهيات، بديهيات به معناى‌اعم، بديهيات به معناى‌اخص، يقينيات.

    نسبيت و اطلاق در اخلاق از ديدگاه استاد شهيد مطهرى

    مجيد ابوالقاسم‌زاده

    چكيده

    يکى از مسائل مهم فلسفه اخلاق، بررسى مطلق بودن يا نسبيّت احکام اخلاقى است. انديشورانى که خاستگاه احکام اخلاقى را اراده افراد يا قرارداد مى‌دانند، به طبع اخلاق را نيز نسبى خواهند دانست؛ زيرا خواست افراد متغير، و قراردادها تغييرپذيرند.

    از آنجا که استاد شهيد مطهرى گزاره‌هاى اخلاقى را انشايى مى‌داند، اين توهم به ذ هن مى‌آيد که از نظر وى احکام اخلاقى، نسبى هستند.

    در اين مقاله مى‌کوشيم با توضيح مراد استاد از انشايى بودن گزاره‌هاى اخلاقى ، نظر او را در زمينه کليت و اطلاق، و رد نسبيت اخلاقى ارائه دهيم. از اين رو، ناگزير به ديدگاه استاد شهيد درباره موضوع و محمول گزاره‌هاى اخلاقى نيز نظرى افکنده‌ايم.

    كليدواژه‌ها

    حسن و قبح، بايد و نبايد، خبر و انشا، بايد وهست، اطلاق و نسبيت، پلوراليزم اخلاقى.

    کتاب‌شناسى؛ چيستى و شيوه‌ها

    ابراهيم على‌پور

    چکيده

    اين مقاله نوشتارى است در حوزة کتاب‌شناسى که در آن کوشيده‌ايم افزون بر بيان چيستى کتاب‌شناسى و تاريخچة آن، شيوه‌هاى گوناگون کتاب‌شناسى‌هاى نو گزارش و بررسى شود؛ همچنين نگاهى گذرا به وضعيت کتاب‌شناسى‌هاى موجود انداخته، رويکرد مرکز پژوهشى دائرة‌المعارف علوم عقلى اسلامى را در امر کتاب‌شناسى همراه با نتايج به دست آمده کاويده‌ايم. سپس امتيازهاى اين شيوة ابداعى بر ديگر کتاب‌شناسى‌ها بيان شده است.

    کليدواژه‌ها

    کتاب‌شناسى، استنساخ، فهرست‌نويسى، ثبت، توصيف، چکيده‌نويسى، موضوع‌نويسى، کتاب‌شناسى شمارشى، کتاب‌شناسى تحليلى، کتاب‌شناسى انتقادى، کتاب‌شناسى متنى، کتاب‌شناسى تاريخى، نسخه‌شناسى، نمايه.

    شمارة 7 (كلام)

    بررسى رابطه علم كلام و فلسفه

    على ربانى‌گلپايگانى

    چکيده

    علم کلام از نخستين دانش‌هايى است که در بستر انديشه اسلامى با الهام‌گيرى از وحى و عقل براى تبيين باورهاى دينى و نيز پاسخ‌گويى به شبهه‌هاى مخالفين پديد آمد. از سوى ديگر، با گسترش قلمرو جهان اسلام و ارتباط نزديک مسلمانان با پيروان ديگر اديان و مکاتب، آراى فلسفى از شرق و غرب عالم در ميان مسلمانان راه يافت. پس از پذيرش آراى فلسفى در ميان گروه‌هاى اسلامى، به تدريج مباحث کلامى با مسائل فلسفى آميخته شد تا آنجا که در سده‌هاى اخير بعضى ادعا کردند که کلام شيعى چيزى جز الهيات بالمعنيٰ‌الاخص (فلسفه) نيست.

    در اين مقاله بر آنيم تا ربط و نسبت ميان کلام و فلسفه را در سه امر، يعنى در موضوع، روش و غايت، روشن سازيم تا از ادعاهاى افراطى و نيز تفريطى در حق کلام و فلسفه پرهيز شود.

    کليدواژه‌ها

    علم کلام، فلسفه، موضوع علم، روش تحقيق، غايت.

    باورها و فرقه‌هاى خوارج

    يعقوب جعفرى

    چکيده

    خوارج در ماجراى جنگ صفين پديد آمدند و از سپاه اميرمؤمنان† جدا شدند. آنان براى خود باورهاى ويژه‌اى برگزيدند که مهم‌ترين آنها تکفير بخش مهمى از امت اسلامى بود. همين باور، عامل کشتارهاى بسيارى شد. در کتاب‌هاى ملل و نحل از خوارج با نام‌هاى گوناگونى ياد شده است که هرنامى بارِ معنايى خاصى دارد. خوارج در طول تاريخ چندين انشعاب‌ درون‌گروهى داشتند و به فرقه‌هاى گوناگونى تقسيم شدند. آنان به دليل تندروى‌هايشان، هيچ‌گاه در جامعة اسلامى پذيرفته نشدند و به تدريج، از هم پاشيدند. اکنون تنها گروه خاصى از آنها به نام اباضيه که چندان تندروى نداشتند، در برخى از سرزمين‌هاى مغرب اسلامى و عمان زندگى مى‌کنند.

    کليدواژه‌ها

    خوارج، جنگ صفين، حکميت، نام‌هاى خوارج، فرقه‌هاى خوارج.

    معرفت لازم و کافى در دين از منظر درون‌دينى

    محمد حسين‌زاده

    چکيده

    مبحث معرفت لازم و كافى در دين جنبه‌هاى گوناگونى دارد: 1. کافى نبودن ظن و اعتبار نداشتن آن در حوزة اصول اعتقادى؛ 2. لزوم دست‌يابى به علم در اين زمينه؛ 3. اعتبار داشتن يا نداشتن معرفت تقليدى دراين زمينه؛ 4. معناى علم و معرفت لازم. گرچه انديشمندان مسلمان، به‌ويژه متكلمان و اصول‌دانان، به سه امراول پرداخته‌اند، از مسئله اخير غفلت ورزيده يا پاسخ آن را روشن تلقى كرده‌اند. در هر صورت، مسئله اعتبار معرفت ظنى در حوزه‌هاى مختلف دين، به‌ويژه در بخش عقايد، از گذشته‌اى بسيار دور، حتى در عصر شيخ الطائفه ابوجعفر طوسى (460 ق) نيز بررسى شده است. در ميان متأخران، پژوهش‌هاى محقق قمى (1231 ق) و شيخ انصارى (1281ق). درخور توجه بيش‌ترى است. حل اين مسئله با نگاهى درون دينى به مبحث معرفت لازم و كافى در دين، كه موضوعى معرفت‌شناختى با نگاهى برون دينى است، کمک شايانى خواهد کرد. از اين‌رو، نخست نگاهى گذرا به ديدگاه‌هاى مطرح شده در اين مسئله مى‌افكنيم، سپس به بررسى و ارزيابى ادله آنها مى‌پردازيم.

    کليدواژه‌ها

    علم متعارف، حجت، اعتبارظن، يقين بالمعنى الاعم، يقين بالمعنى الاخص، ادله ناهى از ظن، خبر واحد، ظواهر.

    وجه گرايش مسلمانان به علوم عقلى غيرمسلمانان

    محمدباقر ملکيان

    چکيده

    ما در اين نوشتار برآنيم تا روشن سازيم که علت گرايش مسلمانان به علوم عقلى ديگران ريشه در آموزه‌هاى دينى دارد ؛ نه اينکه آنان از روى سرکشى و بى‌اعتنايى به آن آموزه‌ها ، علوم وارداتى فرهنگ‌ها و اديان ديگر را پذيرفته باشند.البته اشاره خواهيم کرد که اين رويکرد مثبت مسلمانان منحصر به علوم عقلى نبوده است بلکه شامل علوم غيرعقلى نيز مى‌شده است.

    علاوه بر مطالب فوق در اين مقاله بيان مى‌شود که علوم عقلى با ورود به جهان اسلام چنان تحولى يافت که شايسته است قيد اسلامى را بدان افزود تا ميزان تمايز آن نسبت به علوم عقليِ ديگر فرهنگ‌ها روشن گردد.

    کليدواژه‌ها

    علوم عقلی، آموزه‌های قرآنی، سنت نبوی، دوره ترجمه، علم کلام، فلسفه، منطق.

    معاد جسمانى در قرآن و تبيين آن در حکمت سينوى و صدرايى

    احمد حيدرپور

    چکيده

    اين مقاله به شيوه مقالات دايرة‌المعارفى نوشته شده و رسالت آن ارائه گزارشى کوتاه ولى پرمحتوا از بحث‌هايى در زمينه معاد نزد انديشمندان مسلمان است، در اين نوشتار کوشيده‌ايم نشان دهيم که برداشت عمومى از معاد جسمانى در قرآن كه همان بازسازى بدن‌هاى دنيوى از اجزاى پراکنده آنهاست، دليل عقلانى ندارد. بلكه برخى از انديشمندان اسلامى برآنند که دليل عقلى بر عدم امكان آن دلالت دارد. از اين رو، پس از ارائه تعريف‌هاى معاد جسمانى و روحانى و ادله ضرورت معاد نزد انديشمندان اسلامى و گزارشى از معاد در قرآن، ديدگاه دو فيلسوف بزرگ وصاحب مكتب، يعنى ابن‌سينا و ملاصدرا در اين باره گزارش شده است. نكته مهم در اين مقاله، منابع فراوان آن است كه مى‌تواند مورد استفاده پژوهشگران قرار گيرد.

    کليدواژه‌ها

    معاد، معادجسمانى، کيفيت معاد جسمانى، معاد روحانى.

    ترجمه مقاله «كلام اسلامي»16. از دائرة‌المعارف راتلج و نقد آن

    جمعه‌خان افضلى

    چكيده

    نگارنده، در اين نوشتار با پرداختن به تاريخچة كلام اسلامى، موضوع‌هاى عمدة كلامى و روش علم كلام را نيز گوش‌زد مى‌کند. بدين منظور، نخست تعريفى از علم كلام ارائه مى‌كند، سپس به پيدايش اين علم و جريان‌هاى عمد‌ه‌اى كه بعدها در آن پديد آمدند و انديشه‌هاى اين جريان‌ها مى‌پردازد. سرانجام با تبيين روش علم كلام، درباره نياز امروز جامعه اسلامى به علم کلام سخن به ميان مى آورد.

    در اين ميان، نويسنده كه فردى سنى‌مذهب است، ادعاهايى را درباره مكتب تشيع و باورهاى آن مطرح مى سازد كه خالى از مناقشه نيست. وى در اين نوشتار (كه به ظاهر صبغة علمى و جهانى دارد!)‌ ادعاهايى دارد كه از جملة آنها اين است : شيعه پس از جنگ صفين پديد آمد؛ علم كلام تا پيش از معتزله مطرح نبوده است؛ نيز شيعه امامت را يك امر نقلى مى‌داند و مانند آن...!

    اين ادعاهاى واهى که نه تشيع اصيل آن را مى‌پذيرد و نه يك ناظر ‌آگاه بى‌طرف، در يك مأخذِ به اصطلاح معتبر مطرح گرديده است كه شايد خوانندگانْ مطالب آن را امرى پذيرفته تلقى ‌كنند. از اين‌رو، بر آن شديم كه شمه‌اى از اين ديدگاه‌ها را در حد توان نقل و سپس نقادى كنيم و بدين‌سان نشان دهيم كه تصور نويسنده از تشيع با واقعيت آن، متفاوت است. البته چون نقد علمى اين ديدگاه‌ها، بدون بر‌گردان متن انگليسى امكان‌پذير نبود، متن‌ نيز ترجمه گرديد.

    کليدواژه‌ها

    کلام، معتزله، اشاعره، شيعه، عقل‌گرايى، سنت‌گرايى، آموزه‌ها.

    شيعه در الموسوعة الميسرة فى الاديان و المذاهب و الاحزاب المعاصرة17.

    ابوالفضل خراسانى

    چكيده

    موسوعة الميسرة، موسوعه‌اى است كه در زمينه فرقه‌ها و مذاهب اسلامى تدوين شده است. اين موسوعه، امكان پژوهش در زمينه فرقه‌ها و مذاهب اسلامى را براى محققان فراهم آورده است، ولى در كنار اين امتياز، اشكال‌هاى جدى‌ـ به ويژه در معرفى شيعه‌ـ دارد. برخى از اين اشکال‌ها که در اين نوشتار بررسى شده‌اند به قرار زير است: اشكال‌هاى ساختارى، اطلاع‌رسانى نادرست، نبود نظام ارجاع‌ها، يك‌سو نگرى و رعايت نشدن انصاف علمى، دادن نسبت‌هاى ناروا و... .

    اين پژوهش، در کنار معرفى مذهب شيعه، به بخشى از شبهه‌هاى مطرح شده دراين موسوعه، پاسخ داده است.

    كليدواژه‌ها

    موسوعة، دائرة‌المعارف، شيعه، اصول اعتقادى شيعه.

    شمارة 8 (عرفان)

    عرفان و تصوف در گسترة روايات

    على امينى‌نژاد

    چکيده

    احاديث و روايت‌هاى فراوانى ازامامان معصوم‰ در زمينه تصوف و صوفى گرى در منابع روايى شيعى آمده است همچنين، کتاب‌هاى دست دوم و سوم‌ـ که امروزه انتشار آن‌ها گسترش يافته است‌ـ دست آويزى براى برخى برداشت‌هاى نادرست و داورى‌هاى نابجا شده و افراد کم اطلاع از مصادر روايى را دچار دغدغه کرده است. اين روايت‌ها از جنبه‌هاى مختلفى به اين موضوع مهم پرداخته‌اند. بى‌گمان، روشن شدن ديدگاه اهل بيت عصمت و طهارت‰ در اين زمينه مى‌تواند راه‌گشا باشد.

    در اين نوشتار، بر آن شديم تا با بررسى‌هاى سندى و محتوايى، برخى از پندارهاى نادرست را کنار زنيم تا حقيقت را بازشناسيم.

    کليدواژه‌ها

    تصوف، صوفى، تصوف در روايات شيعى.

    عناصر و مؤلفه‌هاى عرفان‌عملى18.

    مهدى بابايى

    چكيده

    عرفان اسلامى در يك تقسيم‌بندى به دو بخش عرفان‌نظرى و عرفان‌عملى تقسيم مى‌شود. در اين نوشتار، با فرق نهادن ميان تجربه سالكانه و تجربه عارفانه به تبيين عناصر علم عرفان‌عملى پرداخته‌ايم. عناصر عرفان‌عملى عبارتنداز: عنصرمحتوا، كه مشتمل بر چهار امر است: 1. اعمال و احوال قلبى و باطنى 2. مقامات و منازل سلوكى 3. طى مقامات و منازل براى وصول به كمال نهايي4. هدف و غايت كه عبارت از كمال توحيد است‌؛ نيز عنصر روش ، شامل تجربه سالكانه و شهود وجدانى و عنصر ترجمه و تعبير. پس از آن، مقايسه‌اى ميان علمِ عرفان‌عملى و علمِ اخلاق صورت گرفته است و در پايان، رابطه عرفان‌عملى و عرفان‌نظرى بررسى شده است.

    كليدواژه‌ها

    تجربه سالكانه، تجربه عارفانه، عرفان‌عملى، عرفان‌نظرى، علم اخلاق، مقامات و منازل عرفانى، سير و سلوك، كمال حقيقى (توحيد عرفانى).

    نظرى بر واگويه‌هاى عاشقانه در ادبيات عارفانه

    (در آمدى بر تحليل زبان عاشقانه در عرفان ادبى)

    مسعود اسماعيلى

    چكيده

    عرفان ادبى، به عنوان ساحتى ويژه از عرفان اسلامى، داراى زبانى متمايز از ديگر ساحت‌هاى آن است. در اين ميان، به‌ويژه اشعار عاشقانه، رندانه و خمرى داراى زبانى پيچيده و گاه رهزن‌اند كه ديدگاه‌هاى مختلفى در تحليل آنها ارائه شده است. ديدگاه‌هاى سنّتى در اين باب، دو طيف اصلى را تشكيل مى‌دهند كه طيفى از آنها، بر ويژگى رمزگونه زبان عاشقانة عرفان ادبى تأكيد دارد كه اين مطلب به معنى پوشيدگى معانى عرفانى در اين زبان مى‌باشد. طيف دوم در اين حيطه، بر هويدايى معانى عرفانى از طريق زبان عاشقانه عرفان ادبى تأكيد مى‌ورزد كه نظر موافق بسيارى از صاحب‌نظران معاصر را نيز به همراه خود دارد. اما آنچه در بررسى دقيق اقوال دو گروه فوق به دست مى‌آيد عدم تباين بين اين دو ديدگاه است؛ به طورى كه طيف اول، به‌گونه‌اى بيان معانى عرفانى از طريق زبان عرفان ادبى وطيف دوم پوشيدگى اجماليِ اين معانى را در پسِ الفاظ اين زبان پذيرفته‌اند، كه اين نشان مى‌دهد اين دو ديدگاه در افقى بالاتر قابل جمع‌اند. در اين ديدگاه جامع، با بهره‌گيرى از نقاط قوت آراء ارائه شده، مى‌توان زبان عرفان ادبى را زبانى تشكيل يافته از «نمادهاى عرفانى ادبي» تلقى نمود كه زبانى در جهت انتقال احساسات و ريشه‌دار در استفادة ادبى و داراى خاصيت رمزگونه و برخوردار از عمق و ژرفايى ويژه است.

    كليدواژه

    عرفان ادبى، شعر عاشقانه، قلندرانه و خمرى، معناى ظاهرى و باطنى، رمز، نماد، سمبل.

    عرفان اسلامى در فرايند تعامل دين و فطرت

    على فضلى

    چکيده

    اين مقاله درصدد يافتن منشأ پيدايى و بستر پويايى عرفان اسلامى است. از اين رو، با ارائه سه مقدمة توصيفى کوتاه دربارة عرفان، دين و فطرت مى‌کوشد با تحليلى خاص، پيدايى و پويايى عرفان اسلامى را نتيجه تعامل حلقوى فطرت، دين و تجربه بشناساند و چگونگى اين تعامل را به تصوير کشاند.

    کليدواژه‌ها

    دين، فطرت، عرفان.

    علم انسان کامل

    اسدالله شکريان

    چكيده

    اين نوشتار تلاشى در زمينه فهم خاستگاه و گستره بيكران علم انسان كامل است. از اين رو، با توجه به روايات معصومين‰ نخست از هويت علم انسان كامل سخن گفته‌ايم، آن‌گاه با بررسى جنبه بشرى انسان كامل، او را از دو بعد جسمانى و روحانى معرفى كرده‌ و سپس با طرح بحث مزاج جسمانى و روحانى، آن را با علم گره زده‌ايم. در ادامه، گونه‌هاى دريافت علوم را در انسان كامل توضيح داده و ديدگاه برخى از عارفان بزرگ را نيز مطرح كرده‌ايم. در پايان، با طرح اتحاد انسان كامل با اسماى الهى، علم حاصل از حضور وجودى وى برسراسر نظام هستى، ثابت شده است.

    كليدواژه‌ها

    انسان كامل، علم انسان كامل، مزاج، اسماى الهى، علم لدنى، معرفت.

    جلوه‌اى از رويارويى شهود و خرد

    ابراهيم نوئى

    چكيده

    بى‌ترديد پرسش منسوب به ابوسعيد‌بن‌ابى‌الخير درباره دوْرى بودن شكل نخست قياس، نامفيدى، انتاج غيربديهى و بطلان آن‌ـ كه بالتبع بطلان ديگر شكل‌هاى قياس را هم در پى داردـ و نيز پاسخ منسوب به ابن‌سينا، كاوش‌هاى علمى شايانى را مى‌طلبد.

    گرچه سخن درباره محتواى اين گفت‌وگوى علمى، سرانجام به ستيزه شهپر شهود و عقال خرد مى‌انجامد، ولى درباره اين خرده‌گيرى‌ـ به صورت خاص‌ـ باور يكسانى وجود ندارد. پاره‌اى، از اساس داستان را افسانه‌اى مى‌دانند و برخى ديگر، آن را برخوردار از واقعيت دانسته‌اند. اينان نيز با يكديگر اختلاف دارند؛ گروهى اين پرسش و پاسخ علمى را نوشتارى مى‌دانند و برخى افزون بر آن، ديدارى بودن داستان را هم به ميان كشيده‌اند.

    به هر روى، وجود اين گفته‌هاى كم و بيش ناسازگار، فضاى آسمان پيرامونى اين رخداد را در هاله‌اى از ابهام فرو برده است. در اين مقاله كوشيده‌ايم به اندازه توان علمى، در بازشناسى حقيقت اين ماجرا سهمى ايفا كنيم.

    كليدواژه‌ها

    ابوسعيدبن‌ابى‌الخير، ابن‌سينا، محمد بن منور، جمال‌الدين ابوروح، قياس، شكل نخست، دوْر.

    اصول و شيوه اصطلاح‌نامه‌نويسى19.

    نويسنده: لئونارد ويل20.

    مترجم: رحمت‌الله رضايى

    چکيده

    بى‌ترديد امروزه براى بازيابى بسيارى از اطلاعات، وجود اصطلاح‌نامه ضرورى است، ولى برخى به دليل پيچيده بودن قوانين و مقررات اصطلاح‌نامه‌ها، از تدوين و استفادة از آن خوددارى مى‌کنند. نويسنده بر آن است که با قوانين آسان شروع کند و ساختن اصطلاح‌نامه را آسان نشان دهد. براى اين منظور، مى‌کوشد در قالب اصولى، روابط ترادف، اعم و اخص و وابسته را بيان دارد. سپس به برخى نکات تکميلى اشاره کرده است؛ مانند يادداشت دامنه، شکل اصطلاح‌نامه و نکته‌هايى در مورد اصطلاحات انتزاعى. مسئله اصطلاحات مفرد و جمع، جزء و کل و اصطلاحات چند اعمى از ديگر نکات اين مقاله است. آن‌گاه نويسنده به نظارت بر اصطلاح‌نامه، ضرورت بازنگرى آن و نيز عرصه‌هاى مناسب براى اصطلاح‌نامه اشاره مى‌کند.

    کليدواژه‌ها

    اصطلاح‌نامه، نمايه، روابط اعم، روابط اخص، روابط سلسله‌مراتبى، اصطلاحات وابسته، فهرست‌نگارى.

    نگاهى نو به شيوة رايج اصطلاح‌نامه‌نويسى

    تأملاتى در مقالة «اصول و شيوه اصطلاح‌نامه‌نويسي»

    احمد ابوترابى

    چکيده

    اصطلاح‌نامه‌نويسى، معمولاً، تنها با هدف رده‌بندى انجام مى‌پذيرد و كاربرد آن براى دست‌يابى آسان و سريع به محل بايگانى پرونده‌ها، يا جايگاه بررسى يك موضوع است. از اين رو، موزه‌ها، مراكز اسناد و كتاب‌خانه‌ها، مهم‌ترين مراكزى هستند كه اصطلاح‌نامه بايد در آنها استفاده شود، ولى به نظر مى‌رسد آنچه اصطلاح‌نامه را در حدّ روشى براى دسته‌بندى محدود مى‌كند، اصول و شيوه اصطلاح‌نامه‌نويسى رايج است؛ در حالى كه اصطلاح‌نامه را مى‌توان وسيله‌اى براى بيان حقايق علمى و كشف آنها قرار داد. البته در اين صورت، اصول و شيوه‌هاى اصطلاح‌نامه‌نويسى بايد اصلاح و تكميل گردد. اين مقاله مى‌كوشد چگونگى استفاده تخصصى از شيوه‌نامه و راه‌هاى اصلاح كيفى و ارتقاى كمى آن را باز شناسد.

    کليدواژه‌ها

    اصطلاح‌نامه، نمايه، فهرست‌نگارى، وابسته، تداعى، مرجح و نامرجّح، مترادف، اعم و أخص، كل و جزء، اشتراك لفظى، تساوى، تساوق، تقابل.

    شمارة 9 (منطق)

    نگاهى تطبيقى به احكام تحليلى كانت و قضاياى ذاتية‌المحمول21.

    احمد ابوترابى22.

    چكيده

    قضاياى تحليلى در فلسفه غرب، تعاريف گوناگونى دارد. برابر تعريف كانت، قضيه‌اى تحليلى است كه مفهوم موضوع و محمول آن يكى است يا محمول آن در موضوعش مندرج است. اين تعريف با تعريف قضاياى ذاتية‌المحمول (ذاتى باب ايساغوجى)، شباهت زيادى دارد، امّا در تطبيق اين دو تعريف بر يكديگر، چند مشكل اساسى وجود دارد: اول آنكه بحث ذاتيات، در ابتدا با توجه به ماهيات بنا شده است؛ دوّم آنكه ذاتى جزء ذات است، نه تمام ذات؛ سوم اينكه بحث ذاتيات، بيشتر جنبه هستى‌شناختى دارد. اساساً اين بحث براى رفع مشكل تعريف مطرح، شده است. افزون بر اين، بحث ذاتيات، تنها در قضاياى حملى مطرح شده است. اين نوشته نشان خواهد داد اين مشكلات در منطق مسلمانان حل شده است. البته امروزه بسيارى از فيلسوفان غرب از تعريف كانت، برگشته‌اند؛ يعنى قضاياى تحليلى را تعميم داده‌اند. تعاريف غير كانتى با قضاياى ذاتية‌المحمول، تطبيق‌پذير نيست، بلكه با تعريف ذاتى باب برهان، بيشتر تناسب دارد.

    كليدواژه‌ها

    قضاياى تحليلى، قضاياى تركيبى، ذاتى باب ايساغوجى، لوازم معنا، ذاتية المحمول، عرضية المحمول، ابن‌سينا، غزالى، شيخ اشراق، محقق طوسى، لايب‌نيتس، كانت، كواين، هيوم.

    اثبات علم و نفى سفسطه در معرفت23.

    (بازسازى برهان ابن‌سينا و آثار آن)

    عسکرى‌سليمانى ‌اميرى24.

    چكيده

    ابن‌سينا در نفى شکاکيت و اثبات علم، راه نوى پيموده است. وى براساس اصل امتناع تناقض که بديهى‌ترين اصل است، ميان ضرورت وجود علم و سفسطه مقابله مى‌اندازد و با اين اصل، نشان مى‌دهد که سفسطه دچار تناقض است و از آن، ضرورت علم را نتيجه مى‌گيرد. نيز براساس اين اصل، بين اينکه همة علوم نظرى باشند يا بعضى از آنها مبدأ و غيرنظرى باشند، مقابله مى‌اندازد. سپس نشان مى‌دهد نظرى بودن همه علوم با تناقض روبرو مى‌شود. بدين‌سان، تقسيم علم به بديهى و نظرى را نتيجه مى‌گيرد. برهان ابن‌سينا، عقلى محض است و اين برهان، ثمره‌هايى دارد که هرچند خود وى ميوه‌هاى آن را نچيده است. از جملة آن ثمره‌ها اين است که وجود علم و نفى سفسطه، ضرورت ازلى دارد. در نتيجه، با آن مى‌توان وجود واجب را به اثبات رساند.

    کليدواژه‌ها

    علم، نفى سفسطه، واجب‌الوجود، بديهى، نظرى.

    نكاتى دربارة گزاره‌هاى حقيقيه25.

    حسين عشاقى26.

    چكيده

    فهم درست حقيقت گزاره‌هاى حقيقيه، نقش تعيين كننده‌اى در حل بسيارى از مشكلات نظرى دارد. آيا اين گزاره به گزارة شرطی بازمى‌گردد؟ آيا افراد موضوع، بايد دست‌كم وجود فرضی داشته باشند؟ آيا افراد موضوع، بايد واقعی باشند يا فرد اعتباری هم می‌تواند فرد آن باشد؟ آيا گزارة حقيقيه می‌تواند وجود فردش را در خارج اثبات کند؟ در اين نوشتار، به اين پرسش‌ها و پرسش‌های ديگر پاسخ می‌گوييم.

    كليدواژه‌ها

    گزارة حقيقيه، گزارة شرطيه، افراد واقعى، افراد اعتبارى، افراد ماهوى، افراد نفس‌الامرى.

    نقد و بررسى مناظره سيرافى با متّيٰ در نقد منطق27.

    محمدرضا محمدعليزاده28.

    چکيده

    منطق تکوينی از نظر تاريخی، همزاد انديشة بشرى است. اما تدوين قواعد منطق بنابر قول مشهور، نخست به دست ارسطو صورت گرفته است. ﭘس از او، شاگردان و پيروان وی به شرح و تفسير آن ﭘرداختند و مجموعه كتاب‌هاى منطق ارسطويى را گردآوردند و آن را ارغنون ناميدند.

    از همان زمانی که ارسطو منطق را تدوين کرد, اين علم در کانون انتقاد قرار گرفت. شکاکان، سوفسطائيان و رواقيان، از جمله معاصران ارسطو و تابعان او هستند که بر منطق انتقاداتی داشته‌اند. ﭘس از ترجمة منطق ارسطويی به زبان عربی در جوامع اسلامی بر منطق ارسطويی اشکال‌هايى وارد شده است. منتقدانِ منطق با تخصص‌ها و مذهب‌هاى مختلف فكرى و عقيدتى و با انگيزه های گوناگون به مخالفت با منطق برخاسته‌اند. از ميان منتقدان مسلمان منطق ارسطويى می‌توان سيرافی, ابن‌تيميه, ابن‌قيم جوزيه, ابن‌خلدون, سيوطی و استرآبادی را نام برد.

    در اين مقاله، شبهه‌ها و اشکال‌هايى که ابوسعيد سيرافی بر منطق ارسطو وارد کرده است و نيز ﭘاسخی که منطق‌دانان از جمله متى بن يونس به اين شبهه‌ها داده‌اند بررسى خواهد شد.

    كليدواژه‌ها

    منطق ارسطو، ابوسعيد سيرافى، متّى‌بن‌يونس، فايده منطق.

    بررسى و نقد اقوال در سرّ بداهت تصورى29.

    عباس عارفى30.

    چکيده

    در اين مقاله، شش نظريه از نظريه‌هايى كه دربارة سرّ بداهت تصورى مطرح شده، بررسى و نقد شده است. اين نظريه‌ها عبارتند از: الف) نظرية عموميت؛ ب) نظرية بساطت؛ ج) نظرية تحويل به علم حضورى؛ د) نظرية مشاهدة مُثُل؛ ﻫ) نظرية فطرت؛ و) نظرية تفصيل.

    در پايان، پس از پردازش نظرية تفصيل، به دفاع از آن پرداخته شده است.

    کليدواژه‌ها

    تصور، بديهى، تصور بديهى، بداهت، سرّ بداهت، سرّ بداهت تصورى، نظرية عموميت، نظرية بساطت، نظرية تحويل به علم حضورى، نظرية مشاهدة مثل، نظرية فطرت، نظرية تفصيل.

    سُبكى و منطق؛ مفارقت يا مرافقت31.

    ابراهيم نوئى32.

    چکيده

    دانش منطق از همان آغاز ورود به عالم اسلام، در ميان فقيهان شافعى مذهب روندى يکنواخت نداشته است؛ گاه با ورودِ تازيانه‌هاى اعتراض بر تارک منطق، اين دانش در نشيب فررفته است و برهه‌اى ديگر، با پشتيبانى‌هاى همه‌جانبه شمارى از انديشمندان اين مذهب فقهى كه از وجوب عينى يا کفايى فراگيرى اين دانش سخن گفته‌اند، زمينه رشد آن فراهم آمده است. در اين ميان، يکى از فقيهان اين مذهب به نام تقى‌الدين عبدالوهاب سُبكى با ديدگاهى ميانه‌ـ به پندار خويش‌ـ در پى توافق ميان اين دو گروه برآمده است. در اين نوشتار، تلاش مى‌شود پس از گزارش کامل ديدگاه سُبكى و بررسى آن، نااستوارى رأى او نمايان گردد.

    کليدواژه‌ها

    سُبكى، منطق، ابن‌الصلاح، غزالى، فخر رازى.

     

    حمليه مرددة‌المحمول و كاربرد آن در

    استدلال‌هاى مباشر و قياس‌هاى اقترانى33.

    ابراهيم بازرگانى و عسکرى سليمانى اميرى34.

    چكيده

    حملية مرددة‌المحمول پس از سده هفتم در ميان منطق‌دانان مورد توجه واقع شده است. اين قضيه، حمليه‌اى است که ترديد در ناحية محمول آن است. بنابراين، با قضيه منفصله که ترديد بين دو قضيه است، تفاوت دارد. اين قضيه در كنار حمليه‌هاى ديگر، مى‌تواند در استدلال‌هاى مباشر و قياس‌هاى اقترانى شرکت کند و نتايجى را به بار آورد. همچنان كه اين حمليه در کنار منفصله‌ها مى‌تواند با شركت در قياس‌هاى استثنايى، نتايجى داشته باشد، ولى تا کنون منطق‌دانان به درستى احکام حملية مرددة‌المحمول را در استدلال‌ها به دليل تشابهش با منفصله بررسى نكرده‌اند. از سوى ديگر، به سبب تشابه آن با منفصله احتمال رسوخ مغالطه در قياس‌هاى استثنايى مى‌رود. از اين رو، شناسايى درست اين دسته از حمليه‌ها براى جلوگيرى از مغالطه‌هاى احتمالى لازم است. آنچه در اين مقاله مورد نظر است، بررسى احکام استنتاجى مرددة‌المحمول‌ها در استدلال‌هاى مباشر و قياس‌هاى اقترانى است. اما بررسى احکام استنتاجى مرددة‌المحمول‌ها در قياس‌هاى استثنايى به نوشتار ديگرى موکول مى‌گردد.

    كليدواژه‌ها

    مرددة‌المحمول، قياس اقترانى، تقسيم، نقيض موجهه مركبه جزئيه، منفصله.

    معرفى و بررسى موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم35.

    محمد كريمى36.

    چكيده

    کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم يکى از كتاب‌هاى معتبر در شناخت اصطلاحات علوم مختلف است. نويسندة آن شيخ محمد على تهانوى از عالمان هند در سدة دوازدهم است. وى در اين کتاب مى‌كوشد اصطلاح‌هاى رايج و پر کاربرد علوم را توضيح دهد. او افزون بر معناى لغوى، تعريف‌هاى اصطلاحى را نيز به تفکيک علوم مختلف آورده است. استفاده از منابع معتبر، تعريف صحيح اصطلاح‌ها و بيان تعريف‌هاى مختلف آن در يک علم، از نقاط مثبت اين کتاب است. در اين کتاب، برخى ضعف‌ها و کاستى‌ها نيز ديده مى‌شود. ضعف در چينش اصطلاح، استفاده از منابع درجه سوم، نبود آدرس‌هاى دقيق، نبود شيوه واحد در تبيين اصطلاح‌ها، نداشتن سيستم ارجاعى کارا، استفاده از اصطلاحات غيرمرجح در برخى از مترادفات، تفکيک نشدن دقيق مباحث اصطلاحات و تکرار برخى از مباحث از ضعف‌هاى اين کتاب است.

    كليدواژه‌ها

    كشاف، تهانوى، اصطلاح، مدخل، مترادف، اصطلاح مرجح، ارجاعات.

    شمارة 10 (فلسفه)

    علم پروردگار به آفريدگان، پيش از آفرينش

    غلام‌رضا فياضى

    تنظيم و نگارش: حسين مظفرى

    چكيده

    اين مقاله به بيان چهار نظرية معروف دربارة «چگونگى علم خداوند به آفريدگان پيش از آفرينش» و طرح نقاط ضعف و قوت هر كدام از آنها پرداخته است. اين نظريه‌ها عبارتند از: (1) نظرية مشائيان که علم پيشين حق به موجودات را، حصولى و تفصيلى و خارج از ذات حق مى‌دانستند؛ (2) نظرية شيخ اشراق که علم پيشين حق را اجمالى مى‌داند؛ (3) نظرية ابتدايى ملاصدرا که علم حضورى حق‌تعالى به ذات خود را، مستلزم علم حضورى به موجودات پيش از آفرينش آنها مى‌داند؛ (4) نظرية نهايى ملاصدرا که علم پيشين حق‌تعالى به موجودات را، حصولى، تفصيلى و در عين حال عين ذات پرودگار مى‌داند. نويسندة اين نوشتار، با بيان ضعف‌هاى سه نظريه اول، نظرية چهارم يعنى نظرية نهايى ملاصدرا را برئ از تمام آن اشکال‌ها مى‌داند و به عنوان نظرية خود برمى‌گزيند.

    كليدواژه‌ها

    علم اجمالى، علم تفصيلى، علم پيشين الهى، علم حصولى خدا.

    برهان‌هاى صديقين؛ تقريرها، اشكال‌ها و پاسخ‌ها

    حسين عشاقى

    چکيده

    اصالت وجود در تحقق، عبارت است از موجود بودن وجود به‌خودى خود به گونه‌اى که موجود بودن آن، عين حقيقت او باشد نه وابسته به حالتى ديگر. اين نوشتار در دو مرحله، ارائه شده است: يکى اصالت حقيقت لابشرطيِ وجود و ديگر، اصالت وجودهاى خاص. هر كدام از اين دو ادعا با ادله متعددى اثبات شده که به آنها دراين مقاله پاسخ داده‌ايم. در اين مقاله، پنج نظرية ديگر در مورد موجود اصيل مطرح گرديده است که عبارتنداز: اصالت ماهيت و اعتبارى بودن وجود؛ اصالتِ وجود وماهيت؛ اصالت وجود در واجب و اصالت ماهيت در ممکنات؛ اصالت وجود و ماهيتِ موجود به عين موجوديتِ وجود؛ اصالت وجود و اصالت ماهيت به تبع وجود. نظرية اخير را قيصرى مطرح کرده و صدرالمتأليهن نيز در برخى آثارش بدان گراييده است. نگارنده اين نظريه را با ارائه دلايلى، تأييد كرده است. در پايان اين نوشتار، آثار اصالت وجود را بررسى كرده‌ايم.

    کليدواژه‌ها

    برهان صديقين،اصالت در تحقق، اصالت وجود، موجود بالذات، موجود بالعرض، اعتباريت، ماهيت، حصص وجود، حقيقت لابشرطى وجود.

    تقريرى بديع از برهان صديقين علامه طباطبايي(ره)

    عسکر‌ى‌سليمانى‌اميرى

    چكيده

    برهان صديقين از براهينى است که فيلسوفان مسلمان در اثبات وجود خدا بدان اهتمام ويژه داشته‌اند و تا کنون تقريرهاى متعددى از سوى ابن‌سينا، ملاصدرا، حکيم سبزوارى و علامه طباطبايى ارائه شده است. در ميان اين تقريرها برهان علامه (ره) در عين اتقان از پيچيدگى خاصى برخوردار است که برخى انديشه‌ها را به اين پرسش کشانده که آيا اين برهان از اعتبار منطقى برخوردار است يا در آن مغالطه‌اى نفوذ کرده است؟ به نظر مى‌رسد که اين برهان از اعتبار لازم برخوردار است و روش علامه (ره) در اين برهان به امورى ديگر مانند بيدارى و خواب، خارجى و ذهنى و معنادارى و بى‌معنايى قابل تعميم است و به موجب اين روش خواب در پرتو بيدارى خواب است و ذهنى در پرتو خارجى ذهنى است و بى‌معنايى در پرتو معنادارى بى‌معنا است، بنابراين خواب مطلق، ذهنى مطلق و بى‌معنايى مطلق خود متناقض است.

    کليدواژه‌ها

    برهان صديقين، علامه طباطبايي(ره)، سفسطه، خارجى، ذهنى، بيدارى، خواب، معنا دارى، بى‌معنايى.

     «ذاتي» در منطق و فلسفه

    محمدباقر ملكيان

    چكيده

    مفهوم ذاتى از واژگان پركاربرد در منطق و فلسفه است. چون بى‌توجهى به معانى مختلف يك واژة مشترك، سبب خطا و غلطيدن به دام مغالطه اشتراك لفظى مى‌شود، بر آن شديم معانى مختلف واژه ذاتى را مشخص كنيم. در اين ميان، چند معنا از معانى اين واژه مشهورتر است؛ مثل ذاتى باب ايساغوجى و يا ذاتى باب برهان، ولى حتى در اين دو معنا نيز سخنانى متفاوت و گاه متعارض هست كه در اين نوشتار به بررسى آنها خواهيم پرداخت.

    كليدواژه‌ها

    ذاتى باب ايساغوجى، ذاتى باب برهان، ذاتى باب علوم، ذاتى باب علل، ذاتى باب وجود، محمول ذاتى و حمل ذاتى.

    نگاهى به آموزش فلسفه براى کودکان در ايران

    و چالش‌هاى فراروى آن

    محمدعلى شريفى‌اسدى

    چکيده

    نزديک به پنج سال از سخنان مقام معظم رهبرى مدظله‌العالى در جمع نخبگان و فضلاى حوزه علمية قم مى‌گذرد. معظم‌له در آن جلسة مهم، ضمن تبيين چالش‌هاى فلسفه در حوزه‌هاى عليمه، يکى از وظايف بسيار مهم عالمان حوزوى را نوشتن کتاب‌هاى فلسفى براى کودکان و جوانان با مبانى استوار و ادبيات جذاب دانستند.

    در اين نوشتار، برآنيم تا افزون بر ارائه گزارشى از روند ترويج فلسفه براى کودکان در ايران، اشاره‌اى نيز به چالش‌هاى فراروى آن داشته باشيم تا بدين وسيله، گامى در تحقق خواسته‌هاى معظم‌له برداشته باشيم.

    كليدواژه‌ها

    فلسفه، فلسفه براى کودکان، فلسفه با کودکان، تفکر انتقادى، خلاقيت،داستان‌هاى فلسفى.

     نگاهى به جغرافياى معرفت‌شناسى غرب37.

    تحقيق و تدوين: رحمت‌الله رضايى

    چکيده

    معرفت‌شناسى در غرب، اطلاق‌ها و کاربردهاى گوناگونى يافته است؛ به گونه‌اى که گاه موجب ابهام مى‌شود و فهم دقيق يک نظريه، يافتن مخاطب و تفاوت‌ آن با ديگر ديدگاه‌ها، بسيار دشوار مى‌گردد. پرسش آن است که آيا مى‌توان چشم انداز کلى از جريان‌هاى معرفت‌شناسانه ارائه داد؛ به گونه‌اى که ما را در يافتن موقف صاحب يک نظريه و رقيبان آن يارى رساند؟

    نوشتار حاضر با هدف يافتن پاسخ اين پرسش صورت گرفته و گرايش‌هاى مهم در اين حوزه را بازشناخته است. براى اين منظور، بحث‌هاى مرتبط با معرفت‌شناسى را به معرفت‌شناسى و فرامعرفت‌شناسى تقسيم کرده‌ايم. معرفت‌شناسى را به مطلق و مقيد و مطلق را به سنتى، مدرن و معاصر دسته‌بندى كرده‌ايم اما هر سه دوره، به رغم تحولات متعدد، يک جريان غالب دارد که با افلاطون آغاز شد و با دکارت و کانت بسط يافت و امروزه نيز با تعديل‌هاى بسيار، هوادارانى دارد.

    اين جريان، رقيبانى نيز داشته است که از مهم‌ترين آنها، معرفت‌شناسى قاره‌اى است که خود زيرمجموعه‌هايى دارد. رقيب ديگر آن، معرفت‌شناسى‌هاى طبيعت‌گرايانه است؛ همچون معرفت‌شناسى طبيعى شده، معرفت‌شناسى تکوينى، تکاملى و اعتمادگرا (ديدگاهى که بنا به دلايلى، در بحث برون‌گرايى نيز مطرح شده است). رقيب سوم معرفت‌شناسى تحليلى، معرفت‌شناسى اجتماعى است که به اعتبار ديگرى رقيب آن به‌شمار مى‌آيد.

    در ادامه، جريان معرفت‌شناسى تحليلى را به درون‌گرايى و برون‌گرايى تقسيم کرده‌ايم که نمونة برجسته درون‌گرايان، مبناگرايان و انسجام‌گرايان هستند و اعتمادگرايى و ديدگاه فضيلت محور، نماينده‌هايى از معرفت‌شناسى برون‌گرايانه هستند.

    کليد واژه‌ها

    فرامعرفت‌شناسى، معرفت‌شناسى قاره‌اى، جامعه‌شناسى معرفت، معرفت‌شناسى تکاملى، معرفت‌شناسى تکوينى، معرفت‌شناسى تحليلى.

    يقين؛ پيشينه، انواع و تعاريف

    جمعه‌خان افضلى

    چکيده

    در حوزة معرفت‌شناسى، يقين از اهميت والايى برخوردار است در بيان جايگاه آن، همين بس كه بسيارى از فيلسوفان در گذشته و حال معرفت حقيقى را با معرفت يقينى برابر دانسته‌اند؛ به گونه‌اى كه اگر يقين دست ندهد، معرفت حقيقى نيز حاصل نمى‌گردد.

    در اين نوشتار، به مباحثى مانند پيشينة بحث يقين، انواع يقين و تعريف‌هايى كه فيلسوفان يونان، مسلمان و غربى از يقين مورد نظر ارائه كرده‌اند، پرداخته‌ايم. براساس شواهد تاريخى، ديدگاه‌ فيلسوفان يونان و فيلسوفان مسلمان درباره تعريف يقين و برابر دانستن آن با علم حقيقى يكسان است، اما غربى‌ها نظر متفاوتى دارند؛ برخى از آنها، معيار يقين را امورى مانند «وضوح و تمايز» يا «حسى بودن» مى‌دانند و برخى ديگر، همين تعريف يا تعريف يونيان از يقين را مى‌پذيرند، اما علم را با يقين برابر نمى‌دانند، بلكه آن را «باور صادق موجه» تلقى مى‌كنند.

    كليدواژه‌ها

    يقين، يقين روان‌شناختى، يقين منطقى، يقين گزاره‌اى، عقل مضاعف، علم حقيقى، باور، توجيه و تضمين.

    كتاب‌شناسى؛‌ اقسام، فوائد و كاربردها

    مهدى رحيمى

    چكيده

    نوشتار حاضر در دو بخش تنظيم شده است: در بخش اول، اقسام كتاب‌شناسى‌ها تبيين شده‌اند و در بخش دوم، به برخى از كاربردها و فايده‌هاى تحقيقى دربارة قلمرو و اقسام كتاب‌شناسى‌ها تدوين كتاب‌شناسى در عصر حاضر پرداخته است.

    كليدواژه‌ها

    كتاب‌شناسى، اقسام كتاب‌شناسى، فوايد كتاب‌شناسى، كتاب‌شناسى تحليلى، كتاب‌شناسى توصيفى، كتاب‌شناسى تاريخى، كتاب‌شناسى موضوعى، فهرست، شابك، كتاب‌شناسى جهانى.

    پي نوشت ها

    1. اين مقاله، برگردان مقاله «فلسفه» از دائره‏المعارف اسلام، اثر آر. آرنالدز است.

    2. اين مقال، حاصل گفت‏وگو با استاد فياضى و نقدى بر مقاله «فلسفه» از دائره‏المعارف اسلام، اثر آر. آرنالدز است، كه ترجمه فارسى آن تحت عنوان «سير اجمالى در تاريخ فلسفه اسلامي» در همين شماره درج شده است.

    3. موسوعة مصطلحات الفلسفة عند العرب، دكتر جيرار جهامى، 1261 صفحه.

    4. سخنان مقام معظم رهبرى مد ظله العالى در جمع نخبگان و فضلاى علوم عقلى اسلامى حوزه علميه قم، زمستان 82.

    5. مؤسسه كتاب‏شناسى بزرگ شيعه با ابتكار حجت‏الاسلام و المسلمين رضا مختارى، براى تدوين دانشنامه آثار علمى شيعه به صورت غيررسمى از مدتها پيش فعاليت خود را آغاز كرده است، و به اميد و يارى خداوند، در نيمه دوم سال 1384 به مناسبت يكصدمين سال تدوين الذريعه، اين مركز رسما افتتاح، و وارد مرحله جديدى از فعاليتهاى خود مي‏شود.

    6. اين بيانات در تاريخ 22/7/1383 ايراد گرديده است.

    7. اين مقاله، ترجمه‎اى است از: Arnaldez, R. “Mantik” in Encyclopaedia of Islam, 1990, vol. 6, pp. 442-452.

    8. اين مقال، نقدى است بر مقالة «منطق» از دائرة‌المعارف اسلام، اثر آر.آرنالدز ، که ترجمة فارسى آن با عنوان «درآمدى بر منطق» در همين شماره درج شده است.

    9. ميزگرد معرفت‌شناسى مورخ30/1/1377 در مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى ‌.

    10.گزارشى تحليل گونه از طبقات‌الصوفية سُلَمى.

    11. شايان ذکر است اين مقاله از جمله مقالات دائرة‌المعارفى است که در مرکز پژوهشى دائرة‌المعارف نگاشته شده است و سپس براى چاپ در اين مجله با تغييراتى اندک به مقاله‌اى عادى تبديل شده است. از اين روى، به لحاظ نوع مطالب و چينش آنها و نوع منابع و تعداد آنها با ساير مقالات، تفاوتى روشن دارد.

    12. شايان ذکر است اين مقاله از جمله مقالات دائرة‌المعارفى است که در مرکز پژوهشى دائرة‌المعارف نگاشته شده است و سپس براى چاپ در اين مجله با تغييراتى اندک به مقاله‌اى عادى تبديل شده است. از اين روى، به لحاظ نوع مطالب و چينش آنها و نوع منابع و تعداد آنها با ساير مقالات، تفاوتى روشن دارد.

    13. شايان ذکر است اين مقاله از جمله مقالات دائرة‌المعارفى است که در مرکز پژوهشى دائرة‌المعارف نگاشته شده است و سپس براى چاپ در اين مجله با تغييراتى اندک به مقاله‌اى عادى تبديل شده است. از اين روى، به لحاظ نوع مطالب و چينش آنها و نوع منابع و تعداد آنها با ساير مقالات، تفاوتى روشن دارد.

    14. با تشکر از جناب حجت‌الاسلام والمسلمين حسين مظفرى که زحمت بازنويسى و مستندسازى اين مقاله را به عهده گرفته‌اند.

    15. در اينجا لازم است از جناب حجت‌الاسلام والمسلمين محمدباقر ملکيان نيز که در بازنويسى و تکميل اين مقاله سهم بسزايى داشتند نهايت قدر‌دانى به عمل آيد.

    16. نگارش آقاى عبدالوهاب افندى.

    17. در اين مقاله، نسبت‌هاى ناروا به شيعه در الموسوعة الميسرة فى الاديان والمذاهب والاحزاب المعاصرة، بررسى و نقد شده است.

    18. منبع اصلى اين مقاله، دروس مصباح‌الانس و شرح منازل السائرين، استاد معظم حضرت حجه‌ْْ‌الاسلام والمسلمين حاج آقاى يزدان پناه حفظه‌الله مى‌باشد.

    19. برگرفته و ترجمه از سايت (http://www.willpower.demon.co.uk/thesprin.htm)

    20. Leonard Will

    21. تاريخ دريافت مقاله: 9/3/1387؛ تاريخ تأييد:10/4/1387 (لازم به توضيح است كه اين شماره از فصل‌نامه به بهار 1387 اختصاص دارد و با دو فصل تأخير در پاييز منتشر مى‌گردد. از اين رو تاريخ دريافت وتأييد مقالات متأخر از تاريخ روى جلد است)

    22. استاد يار مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره).

    23. تاريخ ارائه مقاله: 28/2/1387؛ تاريخ تأييد: 22/4/1387.

    24. استاديار مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره).

    25. تاريخ دريافت مقاله: 20/5/1387؛ تاريخ تأييد: 3/6/1387.

    26. استاديار جامعة‌المصطفى العالمية.

    27. تاريخ دريافت مقاله: 5/7/1387؛ تاريخ تأييد: 20/7/1387.

    28. استاد حوزة علميه قم.

    29. تاريخ دريافت مقاله : 18/2/1387؛ تاريخ تأييد: 5/4/1387.

    30. هيئت علمى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خميني(ره)

    31. تاريخ دريافت مقاله : 15/2/1387؛ تاريخ تأييد: 20/2/1387.

    32. كارشناس ارشد فلسفه ومربى دانشگاه آزاد اراك.

    33. تاريخ دريافت مقاله: 25/2/1387؛ تاريخ تأييد: 2/4/1387.

    34. استاديار مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره).

    35. تاريخ دريافت مقاله: 27/6/1387؛ تاريخ تأييد: 20/7/1387.

    36. كارشناس ارشد فلسفه و مربى مركز پژوهشى دائرة‌المعارف علوم عقلى اسلامى.

    37. تاريخ دريافت مقاله: 5/7/1387؛ تاريخ تأييد: 20/7/1387؛ اين مقاله نتيجة پژوهش‌هاى جناب آقاى رحمت‌الله رضايى است كه دستور كار « شوراى علمى معرفت‌شناسى مركز پژوهشى دائرة‌المعارف علوم عقلى اسلامي» قرار گرفته است. آنچه به عنوان اصطلاح، نظام اصطلاح‌نامه‌اى و تنظيم اصطلاحات در اين مقاله آمده است، نتيجه بررسى‌ها و اظهارنظرها و مصوبه‌هاى اعضاى شوراى علمى معرفت‌شناسى اين مركز است.

    لینک ثابت خبر: qabas.iki.ac.ir/node/3280

    آخرین اخبار

    موسسه امام خمینی

    «این مؤسسه‏ خوب، جامع و کامل می‌‏تواند از لحاظ تلاش پیگیر، خستگی‏‌ناپذیر، خالصانه و عالمانه الگویی برای حوزه باشد.»  مقام معظم رهبری در دیدار رئیس و اعضای هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره... ادامه

    سند چشم انداز

    چشم‌انداز مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با اميد به فضل الهي و عنايات ويژه حضرت ولي عصر(عج) و در پرتو کوشش عالمانه و تلاش متعهدانه همه ارکان و اعضا و پارسايي و پاکي مديران، استادان، محققان، دانش‌پژوهان و... ادامه