شما اینجا هستید
علامه مصباح يزدي: عدهاي ميگويند دلواپس آخرت مردم نباشيد و اين يعني تنزل فرهنگي // فرهنگ جز با رجوع به قرآن، محقق نميشو
به گزارش پايگاه اطلاع رساني آثار حضرت آيت الله مصباح يزدي، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در ديدار با جمعي از بسيجيان مازندران و جمعي از بانوان شهر کوهسار اظهار داشت: در يک نوع ادبيات رايج در دنيا، کشورها به دو دسته توسعه يافته و در حال توسعه ( غير پيشرفته ) دسته بندي ميشوند؛ هر چند چنين ادبياتي في نفسه، مشکلي ندارد، اما غالبا برداشتي که از چنين ادبياتي ميشود، اين است که تمام هم و غم انسان، بايد در اين زمينه باشد و بر اساس اين نگاه، جزء کشورهایي مانند آمريکا بودن که کشوري توسعه يافته است، افتخار به شمار ميرود.
علامه محمد تقي مصباح يزدي با اشاره به اينکه کوچک ترين مناقشه اي در خصوص چنين ادبياتي، سبب ميشود تا عده اي موضع بگيرند و آن را مخالفت با توسعه قلمداد کنند، اظهار داشت: ما به عنوان مسلماني که فرهنگ قرآن را پذيرفته ايم، بايد ببينيم، آيا قرآن کريم نيز چنين ادبياتي راتأييد ميکند يا خير؟
اين مفسر قرآن کريم با اشاره به آياتي از قرآن کريم، به برخي از دسته بنديهاي موجود در قرآن کريم اشاره کرد و افزود: در يک دسته بندي، برخي انسان ها، اهل نور و برخي اهل ظلمت معرفي شده اند. هر چند اين ادبيات در قرآن کريم، رايج است، اما در ادبيات سياسي و اجتماعي جامعه ما رايج نيست و مثلا کسي در نطق انتخاباتياش از نور و ظلمت سخن نمي گويد.
وي با اشاره به اينکه نوعي از ادبيات قرآن نيز با ادبيات سياسي و اجتماعي ما مشترک است، ادامه داد: سعادت و شقاوت، تقسيم بندي ديگري است که قرآن کريم، مطرح کرده است؛ البته مراد قرآن از سعادت و شقاوت يا خوشبختي و بدبختي با آن چه که در ادبيات رايج جامعه وجود دارد، در معني تفاوت دارد. مصداق خوشبخت در قرآن، رسيدن به قرب الهي و بهشت و مصداق بدبخت، کسي است که به عذاب الهي گرفتار ميشود؛ اما مصداق خوشبختي در ادبيات رايج اجتماعي، کسي است که مثلا دچار نقص و بيماري نبوده و در رفاه مادي به سر ميبرد و مصداق بدبخت کسي است که چنين نباشد.
اين استاد اخلاق حوزه علميه با اشاره به دسته بندي ديگر انسانها در قرآن، ادامه داد: عده اي از مردم، دنيا طلب هستند که سرانجام آن ها، رسوايي، خجالت و جهنم خواهد بود و عده اي ديگر نيز آخرت طلب هستند؛ آنها ايمان دارند و سعي خود را انجام خواهد داد که طبق آيات، خداوند از چنين افرادي، شکرگزاري خواهد کرد.
وي با اشاره به اينکه خداوند متعال عده اي از انسانها را از چهارپايان نيز بدتر دانسته است، اظهار داشت: در يک تقسيم بندي، خداوند، عده اي را بدترين جنبندگان و عده اي را اولياي خود بيان کرده است. گروه اول را رها ميکند تا چند روزي در اين دنيا بچرند و بهره مند شوند و بر گروه دوم، درود و مغفرت ميفرستد.
عضو خبرگان رهبري با بيان اينکه ما به اين قرآن اعتقاد داريم و ادعا داريم که حاضريم جان خود را در راه زنده ماندن اين کتاب آسماني تقديم کنيم، ادامه داد: پس حداقل بايد سعي کنيم که تفکر و ادبياتمان نيز قرآني باشد؛ در قرآن کريم، ادبيات توسعه يافته و در حال توسعه وجود ندارد، بلکه چنين ادبيات و دسته بندي هايي که ذکر شد، وجود دارد. حداقل بينيديشيم که ما در کدام يک از دسته بنديهاي قرآن قرار داريم؛ در گروه نور هستيم يا ظلمات؟ در گروه سعادت هستيم يا شقاوت؟ دنيا طلب يا آخرت طلب؟ اولياي الهي يا بدترين جنبندگان؟
وي با اشاره به آيه اي از قرآن خاطر نشان کرد: البته جزء گروه نور بودن، سعادتمند شدن و آخرت طلب بودن، دشواريها و سختيهاي بسياري هم دارد، اما اگر بخواهيم در گروه مطلوب در دسته بندي ها، جاي بگيريم بايد روي هوي و هوس ها، پا گذاشته و سختيها را تحمل کنيم.
عضو خبرگان رهبري با اشاره به آيه قرآن کريم، ادامه داد: اگر کسي، از اولياي خدا شد، هرگز نمي ترسد. نمونه بارز آن امام خميني (ره) است که خودش فرمود « به خدا قسم در زندگي، از هيچ چيزي نترسيده ام»؛ اين مسئله وقتي محقق ميشود که انسان به قدرت نامتناهي متصل شود و امام (ره) اين اعتقاد را داشت.
وي ادامه داد: ما بايد با خود بينديشيم آيا دائم به فکر نور و آخرت و سعادت هستيم يا به فکر شکم و رفاه خودمان؟ آيا جزء کشورهاي پيشرفته شدن را بيشتر دوست داريم يا جزء ياران ابي عبدالله (ع) شدن را افتخار ميدانيم؟ البته طبيعي است که اگر قابل جمع شد، بهتر است.
آيت الله مصباح يزدي با اشاره به سرگذشت اصحاب صفّه گفت: اين عده که از مکه به مدينه مهاجرت کرده بودند و از اصحاب پيامبر (ص) به شمار ميرفتند، به شدت در فقر قرار داشتند و در مسجد النبي زندگي ميکردند؛ در واقع از دست مشرکان مکه، خانه و کاشانه را رها کرده و به مدينه آمدند؛ بايد با خود بينديشيم آيا واقعا اين روش را براي خدا، ميتوانيم تحمل کنيم و يا با خود ميگوييم بايد با بت پرستان تعامل سازنده ميکردند تا به اين گرفتاريها و سختيها مبتلا نشوند؟
آيت الله مصباح يزدي با اشاره به اينکه اين اسلام با تحمل سختيها و رنجهاي بسيار به دست ما رسيده است، ادامه داد: آيا تحمل اين رنجها براي رسيدن به توسعه و برداشتن تحريمها بود؟ و آيا آن ها، تعامل سازنده را بلد نبودند؟ آيا ما هم حاضريم سختيها را به خاطر اسلام تحمل کنيم يا تعامل سازنده را شيوه اي بهتر ميپنداريم؟
وي با بيان اينکه همه سختيها و بلاهاي الهي براي امتحان است تا افراد آزموده شده و رشد کنند، ادامه داد: ادبيات قرآن اين گونه است و دائما سعادت و شقاوت، شيطان و خدا، و حق و باطل را مطرح ميکند و نه ادبياتي که امروز، در مسائل سياسي و اجتماعي رواج دارد. حتي خداوند متعال به پيامبر (ص) ميفرمايد که چشمان خود را به آن چه عده اي از آن بهره ميبرند ( ازواج و اولاد و زينتها ) مدوز، چرا که آنها آزمايش الهي هستند.
استاد اخلاق حوزه علميه قم با بيان اينکه بر اساس ادبيات قرآن کريم، همه ما بر سر يک دو راهي هستيم که يکي به عرش و بهشت ختم ميشود و يکي سقوط بوده و به جهنم ختم ميشود، ادامه داد: مهم ترين عاملي که سبب شده است تا خداوند متعال، برخي از انسانها را از چهارپايان پست تر بداند، اين است که آنها کساني هستند که با عقل و قلب خود، حق را درک نمي کنند و نمي شنوند و تنها به دنبال هوي و هوس بوده و تحت تأثير غرائز هستند. لذا بايد دائما به اين مسئله توجه داشته باشيم که چرا آمده ايم؟ به کجا آمده ايم و به کجا ميرويم؟
عضو خبرگان رهبري با اشاره به اينکه در مسائل سياسي و اجتماعي، چنين طرز فکرهايي اثر دارد، ادامه داد: برخي ميگويند يکي از کمبودهايي که کشور ما دارد، نداشتن حزب قوي است! حال به فرض که دو حزب قوي در کشور وجود داشت؛ آيا غير از اين است که براي پيروزي حزب، بايد کاري ميکرديم که مردم خوششان بيايد و رأي بدهند؟ آيا هيچ وقت از لزوم رضاي الهي و امام زمان (عج) سخن ميگفتيم؟
وي با اشاره به شعارهاي انتخاباتي اظهار داشت: در حال حاضر نيز کانديداها براي اينکه رأي بياورند، ارزشهاي انقلاب و اسلام و راه امام (ره) و شهدا را شعار خود قرار نمي دهند، بلکه اموري مانند آشتي با جهان، رفع تحريمها و امثال آن را به عنوان شعار قرار ميدهند تا بتوانند رأي مردم را جذب کنند. در واقع شعارهاي انتخاباتي ما، همان شعارهاي انتخاباتي است که در آمريکا نيز توسط حزب جمهوري خواه و دموکراتها مطرح ميشود؛ و دليلش، کم رنگ شدن فرهنگ قرآني در جامعه است.
اين استاد فلسفه حوزه علميه، با اشاره به اينکه امروز، عده اي که به فکر توسعه هستند، ميگويند دلواپس آخرت مردم نباشيد، ادامه داد: فرهنگ جامعه ما در حال تنزل و رسيدن به همان نقطه اي است که در دوران طاغوت بود. رشد فرهنگ نيز جز با رجوع به قرآن محقق نمي شود؛ البته صرف خواندن قرآن، کافي نيست، بلکه بايد فرهنگ آن را در جامعه پياده کرد.
عضو خبرگان رهبري ادامه داد: بايد به خاطر داشته باشيم که صدها هزار نفر جان پاک خود را فدا کردند تا فرهنگ قرآني در جامعه پياده شود و مبادا کاري کنيم که خون آنها را پايمال کنيم.
وي در پايان با جمع بندي سخنان خويش تأکيد کرد: وظيفه اول ما شناخت دين و استفاده از عقل است که ببينيم از کجا آمده و به کجا ميرويم و براي رسيدن به سعادت بايد چه کنيم و در ادامه نيز بر اساس آن، عمل کنيم.
گفتني است این دیدار با جمعي از بسيجيان مازندران و جمعي از بانوان شهر کوهسار، شنبه هفتم شهريور ماه سال جاري در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) برگزار شد.