شما اینجا هستید
سبک زندگی با جهانبینی توحیدی ارتباط دارد
سبک زندگی با جهانبینی توحیدی ارتباط دارد
استاد مهدی مشکی عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در مصاحبهای با مرکز خبر و اطلاعرسانی مؤسسه در موضوع تمدن نوین اسلامی و سبک زندگی گفت:یکی از بحثهایی که در باب حکومت اسلامی مطرح میشود، این است که حکومت اسلامی یک حداقلی و یک حداکثری دارد.
حداقل حکومت اسلامی یعنی همان حداقلی که با دیدن آن بگوییم فلان حکومت، اسلامی است. این است که یک ولی که از جانب خداوند نصب شده، نصب (خاص یا عام)، در کشور حاکمیت پیدا کند به این معنا که امر و نهی و نظراتش راجع به اداره کشور اجرایی شود. این حداقل حکومت اسلامی است.معنای وسیع حکومت اسلامی و یا معنای حداکثری برای حکومت اسلامی این است که دین در تمام عرصهها حاکمیت پید کند و اگر حاکمیت پیدا نشود ما به آن مطلوب خودمان نرسیدیم.
دانشآموخته مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: یک گروه اعتقاد به نظام اسلامی دارند و میگویند اسلام همه چیز دارد (تمدنساز است) و یک گروه معتقدند همه چیز را باید از غرب گرفت (اسلام تمدنساز نیست). یعنی افرادی در کشور ما اعتقاد دارند که ما باید فقط از لحاظ سیاسی به قول خودشان یک رفورمی ایجاد کنیم، یک تغییری بدهیم که حاکم عوض شود، یک حاکم عادلی سرکار بیاید. استعمار نباشد. اما تمام الگوهای ما الگوهای جدیدی که در غرب آمده میباشد، الگوی دیگری ما نداریم، بانکمان، اقتصاد ما،مدارسمان، صنعت ما، در همه اینها الگو غرب است.
وی در ادامه با نگاهی به نظر امام و مقام معظم رهبری گفت: اما امام راجع به انقلاب اسلامی اصلا این نظر را نداشت. و مقام معظم رهبری این مسأله را دارند مطرح میکنند که انقلاب اسلامی برای تمدن سازی آمده است. یعنی این تمدنی که امروز بر دنیا حاکم است را قبول نداریم. انقلاب کردیم تا تمدن را عوض کنیم. برای همین هم در جنبه نرمافزار و هم در بعضی موارد سختافزار ما حرف برای گفتن داریم. این نکته اول بود که اصلا انقلاب اسلامی ماهیتی دارد که ما و مسئولین ما از اول تا حالا در شناخت این ماهیت مشکل داشتیم.
دکتر مهدی مشکی با اشاره به جریان مشروطه تصریح کرد: جریان مشروطه یک جریان فکری است. دلیل من برای این حرف این است که وقتی مشروطه خواهها پیروز میشوند و تهران را فتح میکنند، محمدعلی شاه که مستقیم با اینها درگیر بوده و مجلس را به توپ بسته است و افرادی از مشروطهخواهان را کشته است؛ تبعیدش میکنند و برایش جیره و مواجب هم در نظر میگیرند و یک حقوق هنگفتی هم برایش در نظر میگیرند و میگویند برو و خوش باش و زندگی کن و کاری به کار ما نداشته باش اما شیخ فضلالله را دار میزنند. یعنی یک روز نمیتوانند شیخ فضلالله را تحمل کنند، چرا؟ شیخفضلالله که کاری نکرده بود؟ اصلا با اینها درگیر نشده بود. شیخ فضلالله فقط آمده بود از لحاظ فکری تفکرات اینها را زیر سؤال برده بود.
وی تصریح کرد: این دو گروه از روز اول انقلاب تا الآن در کشور وجود دارند اما اختلاف این دو گروه عین جریان مشروطه که یک دفعه رسید به درگیری و اینها در فتنه 88 هم به درگیری منجر شد، در فتنه 88 دقیقا درگیری بین دو جریان فکری است که به سطح خیابان و کوچه و بازار کشیده شد. این دو جریان فکری یکی به نظام اسلامی بهعنوان نظامی که تمدن ساز است اعتقاد دارد و فقط بحث سیاست نیست و یک گروه دیگر که به نظام اسلامی اعتقاد ندارد و میگوید ما فقط میخواهیم یک جابجایی قدرت صورت بگیرد و الا تمام چیزهایی را که در دنیا هست ما باید قبول داشته باشیم.
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) در ادامه بیان داشت: اگر ما جهانبینی غرب را قبول کنیم، سبک زندگی و تمام اینهایی که گفتم یکجور دیگر میشود و اگر جهانبینی اسلامی را قبول کنیم، جریان عوض خواهد شد. این نکته را باید اول قبول کرد که این مسائلی که ما در عالم ماده با آنها ارتباط داریم با جهانبینی افراد ربط دارد، اگر جهانبینی، جهانبینی با مبانی توحیدی باشد جریان چیز دیگری میشود، و اگر سکولاری باشد، چیز دیگری خواهد شد. اگر ما این را قبول کردیم، مرحله بعد این است که باید بهسراغ تئوریسازی برویم. یعنی باید بحث کنیم و از دل این جهان بینی، جنبههای سختافزاری و نرمافزاری را بیرون بکشیم. این کار زمان میبرد.
وی با اشاره به ارتباط سبک زندگی و جهانبینی تصریح کرد: بنابراین اول باید متوجه شویم که سبک زندگی با جهانبینی ارتباط دارد و دوم اینکه باید متفکرین ما کارهای تئوریسازی انجام دهند. اینکه حضرت آقا چند سال است بحث مهندسی فرهنگی را مطرح میکنند، به همین مربوط میشود. ساختار مسائل مالی و عبادی ما چهطور است؟ مراکزش کدام است و باید کجا قرار بگیرد؟ اينطور به مهندسي فرهنگي ميپردازند که مثلا در اصفهان این خانه و یا این پارک را یک جایی ساختند که فلان میراث فرهنگی دارد آسیب میبیند، راجع به این دقت میکنند که اینجا پارک نسازیم تا میراث فرهنگی آسیب نبیند، اما بحث نميکنند که اگر فلان ماشین، یا فلان ابزار را وارد کنند چه ضربهای به دین مردم وارد میشود، چون اصلا کسی فکر نمیکند و توجه ندارد. مهندسي فرهنگي يعني اينکه بهعنوان مثال بانک در کجا قرار بگیرد، مسجد و حسینیه کجا باشد.
وی ادامه داد: ما بايد آن تمدنی که امروزه بر کشورهای اسلامی مسلط شده است را دقیقا بشناسیم یعنی اگر این تمدن را نشناسیم، نمیتوانیم تمدن اسلامی ایجاد کنیم. شايد اين تمدن طوري ورود پیدا کرده است که خودش را خودی نشان میدهد و ما اصلا متوجه نمیشویم که بیگانه است و اگر اين تمدن را دقیق نشناسیم، بهعنوان خودی حساب میکنیم، دستاوردهای فکری و فرهنگیاش را هم ميپذيريم و پس از آن دیگر نمیتوانیم کاری براي مقابله با آن انجام دهیم. آن تمدنی که امروز بر کشورهای اسلامی حاکم شده است تمدن مدرن غرب است. این تمدن حاکم شده است و تقریبا تمام دستاوردهای فکری و فرهنگی خود را بر ما حاکم کرده است و اگر ما بخواهیم تمدن اسلامی ایجاد کنیم اول باید این تمدن را بشناسیم، نحوه ورود و شگردهایش را بدانیم که به چه صورت است و سپس این را از دل خود بیرون بکشيم و بعد از آن تازه میتوانيم بگویيم که تمدن اسلامی ایجاد کنيم. تا این اتفاق رخ ندهد تمدن دیگری را نمیتوانیم بسازیم.
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
آخرین اخبار
- 1 از 5
- بعدی