شما اینجا هستید
اولین نشست ازسلسله نشست های گروه تاریخ و اندیشه معاصر موسسه در زمستان امسال
اولین نشست از سلسله نشستهای علمی « ظرفیتهای موجود در تمدن سازی اسلامی» با موضوع « ظرفیتهای عرفان در تمدنسازی نوین اسلامی» به همت گروه تاریخ و اندیشه معاصر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، در اولین نشست علمی که روز شنبه 5/10/94 در سالن اندیشه مؤسسه امام خمینی(ره) برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد حسینی متولی امامی به موضوع « ظرفیتهای عرفان در تمدنسازی نوین اسلامی» پرداخت و سپس حجتالاسلام و المسلمین دکتر علیرضا کرمانی و حجت الاسلام و المسلمین مشکانی به نقد و بررسی مطالب مطرح شده پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر امامی اظهار داشت: تمدن ناظر به بیرونیترین لایه زندگی اجتماعی بوده و ناظر به روابط انسانی و سیاستگذاری عینی حاکمان است . سؤال اصلی این نوشتار آن است که « علم عرفان چه ظرفیتهای را میتواند برای تأسیس تمدن اسلامی داشته باشد؟» پاسخ به این سؤال میتواند جایگاه علم و عرفان را در منظومه معارف اسلامی مشخص کرده و کار ویژه آن را نسبت به افق تمدنزایی اسلامی معین نماید.
وی در ادامه افزود: علم عرفان به دلیل آنکه با عمیقترین لایههای وجودی انسان یعنی «قلب» مواجه میشود، ظرفیتهای فراوانی برای ایجاد حرکت و جهتدهی جامعه به سوی تمدن اسلامی دارد که از جمله: در میدان اجتماعی، عامل انگیزش تودههای مردم میگردد و در مرحله شکوفایی خلاقیتهای انسانی، نقش اساسی در ظواهر جامعه خواهد داشت.
امامی در ارائه مباحث خود به تعریف و تشریح عرفان، تمدن،عرفان تمدنی پرداخت و آثار تمدنی حضور عرفان در جامعه را برشمرد و حضور باورهای غیبی در ظواهر تمدنی، تجلی غیب در عالم تکوین و تشریح به نقش خیال در تجلی تمدنی باورهای غیبی را توضیح داد.
وی در بحث انگیزش اجتماعی به مباحث ایجاد اعتماد جمعی، توانمندسازی فقیه در انگیزش اجتماعی، شمول اجتماعی قلمرو و حاکمیت فقیه به سلایق متنوع، افزایش تحول اجتماعی، ایجاد روحیه حماسی و شجاعت در جامعه، رهایی از پوچی و نسبی انگاری سیاست، تشکیل جامعه اسلامی از دامن ادراکات حضوری، تنظیم تولی و تبری، تنظیم فرهنگ رفتاری، تنظیم نمایات اجتماعی، روحیه زاهدانه در صحنه اجتماعی، تکلیف محوری در سلوک، درک وظیفه در تناسب با تجلی نوری اشاره کرد و آنهارا تبیین کرد.
دکتر متولی امامی به تعبیر عرفانی حضرت امام که فرمودهاند: « همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارلشفای آزادگان خواهد بود.»اشاره کرد وادامه داد:امام خمینی درباره مقامات معنوی این رزمندگان میگوید: «آنچه انسان را در مقابل رزمندگان جبههها و پشتیبانان آنان ... به خضوع وادار میکند، بعد معنوی آن است که با هیچ معیاری نمیتوان سنجید و با هیچ میزانی نمیتوان عظمت آنرا دریافت. ما عقبماندگان و حیرتزدگان و آن سالکان و چلهنشینان و آن عالمان و نکتهسنجان و آن متفکران و اسلامشناسان و آن روشنفکران و قلمداران و آن فیلسوفان و جهانبینان و آن جامعهشناسان و انسانیابان و آن همه و همه، با چه معیار این معما را حل و این مسئله را تحلیل میکنند که از جامعه مسمومی که در هر گوشه آن عفونت رژیم ستم شاهی فضا را مسموم نموده بود، ... چگونه در ظرف سالهای معدود از بطن این جامعه و انقلاب – که خود نیز اگر معیارهای عادی را حساب کنیم باید کمک به فساد کند – یک همچو جوانان سرشار از معرفت الله و سراپا عاشق لقاءالله و با تمام وجود داوطلب برای شهادت، جاننثار برای اسلام که پیران هشتاد ساله و سالکان کهنسال به جلوه ای از آن نرسیدهاند، بسازد.«صحیفه امام ج 16»
امامی اظهارداشت: در اینجا باید روشن شود آیا به واقع این رزمندگان یک راه سلوکی بسیار متعالی را طی کردند که حضرت امام در وصفشان میفرمایند: « جوانان سرشاراز معرفت الله و سراپا عاشق لقاء الله» یا نه؟ شاید بسیاری از مردم و حتی پژوهشگران عرفان، هنوز بر این باور ندارند که رزمندگان در مسیر لقاءالله کمالات بزرگی را کسب کردند. در پس ذهن بسیاری از مسلمانان، این تلقی است که مثلا مکتب نجف و بزرگانی چون آیتالله ملاحسینقلی همدانی و آیتالله سید علی قاضی و شاگردان این بزرگواران، از عارفان واقعی هستند و هرکس بخواهد در مسیر سلوک معنوی قرار بگیرد، لزوما باید در این وضعیت و با این خصوصیات معنویورزی کند. اما نکته آن است که باید متوجه این امر شد که نباید تنها با نگاهی که مرحوم قاضی را عارفی واصل میدانیم با همان نگاه مرحوم شهید چمران را نگاه کنیم وگرنه راه شهید چمران و وصول الیالله ایشان در مقابل ما به حجاب میرود. هر عارف متناسب با شرایط زمانهاش سلوک میکند. شهیدان جبهههای جنگ، تاریخ نوردی جدیدی را شناختند که در حال شکفتن است و خود را در این شکفتن تاریخی و در مسیر ظهور هرچه بیشتر حقتعالی در تارک تاریخ ظلمتکده غربی، فدا نمودند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر کرمانی و حجت الاسلام و المسلمین دکتر مشکانی به نقد مطالب مطرح شده پرداختند و در جمعبندی گفته شد:در این مقاله بیشتر باید به دنبال تحلیل بود و کار پژوهشی بیشتری باید انجام شود اما به هرحال بحث سنگین و قابل تحسینی است و در این زمینه کار چندان زیادی انجام نشده است. بنابراین کمبود منابع برای پژوهش در این زمینه وجود دارد.
در این مقاله از دریچه عرفان به روح تمدن نوین اشاره شده است و البته تعریف مشخص و معیار معینی وجود ندارد و عرفان بر سایر علوم مانند فقه و فلسفه و ... سریان دارد و البته ناقدین، تساهل و تسامح را در این بحث نمیپذیرند و باید برخی از مفاهیم، مانند ظرفیتها و چگونگی کارآیی آنها برای تمدن نوین بیشتر تبیین گردد.
دکتر کرمانی در ادامه مطالب مطرح شده اظهار داشت: تفکیک فقیه و عارف باید معلوم باشد و مقوله تعریف عرفان و نسبت فقه و عرفان باید بررسی شود. گاهی فقیه عارف است و گاهی نیست.
وی در ادامه افزود: چرا ظرفیت عرفان بهعنوان بحث انتخاب شده ولی ظرفیت فقه، عنوان بحث این مقاله نیست؟ درک باطنی با عرفان است و باید مشخص شود درک ظاهری با چه چیزی است و باید این مطلب را درنظر گرفت که مثلا علم اقتصاد با کار یک بازاری موفق فرق دارد.
گفتنی است؛ سلسله نشست های گروه تاریخ و اندیشه معاصر موسسه با حضور جمعی از اساتید و محققان برگزار میشود که نشست اول با عنوان ظرفیتهای عرفان اسلامی، نشست دوم ظرفیتهای فقه اسلامی ، نشست سوم ظرفیتهای انقلاب اسلامی، نشست چهارم ظرفیتهای تاریخی، نشست پنجم ظرفیتهای هویتی شیعه و نشست ششم ظرفیتهای تمدن گذشته اسلامی میباشد و در زمستان سال 1394 از پنجم دی ماه تا دهم بهمن ماه در مؤسسه امام خمینی برگزار میگردد و در پایان دوره گواهی شرکت در دوره از طرف موسسه به شرکتکنندگان اعطا خواهد شد.