شما اینجا هستید
مصاحبه با دکتر علیرضا صدرا پیرامون اصطلاحنامه فلسفه سیاسی اسلامی
به مناسبت رونمایی اصطلاحنامه فلسفه سیاسی اسلامی در بیستودوم آذر ماه 1397، گروه فلسفه سیاسی دائرةالمعارف علوم عقلی اسلامی، مصاحبهای را با دکتر علیرضا صدرا دانشیار دانشگاه تهران و عضو شورای علمی اصطلاحنامه فلسفه سیاسی اسلامی ترتیب داده است. گفتنی است اصطلاحنامه فلسفه سیاسی یکی از آثار تولید شده در مرکز دائرةالمعارف علوم عقلی اسلامی وابسته به مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) است. مرکز پژوهشي دائرةالمعارف علوم عقلي اسلامي در راستاي فراهم نمودن زمينه تدوين دائرةالمعارف فلسفه سیاسی، واضح شدن ساختار اصطلاحات آن و جايگاه هریک از اصطلاحات، اقدام به تدوين و عرضه اصطلاحنامه فلسفه سياسي اسلامي نموده است. در این اثر، همه اصطلاحات فلسفه سياسي اسلامي در قالب ردههاي کلي اين رشته ساماندهي و روابط نموداري اصطلاحات (اعم و اخص، مرجح و نامرجح و اصطلاحات وابسته) و مشترکات لفظي شناسايي ميشوند.
اين کتاب شامل حدود 1800 اصطلاح همراه با روابط اصطلاحنامهاي و تعاريف يا مستندات آنهاست که در 17 رده دستهبنده شده است: حکمت، سعادت، فضيلت، اجتماع، مدينه، مکتب، سياست، رياست، حکومت، حاکميت، قدرت، امنيت، عدالت، مصلحت، آزادي، مشارکت و انقلاب
آقاي دكتر با عرض سلام و سپاس از فرصتي كه در اختيار ما قرار داديد تا سؤالاتي پيرامون اصطلاحنامه فلسفه سياسي از خدمتتان داشته باشيم.
سؤال: مهمترین ویژگیهای اصطلاحنامه فلسفه سیاسی به نظر شما چیست؟
سؤال: اصطلاحنامه فلسفه سیاسی چه نقشی در تدوین دائرةالمعارف فلسفه سیاسی اسلامی میتواند داشته باشد؟
دکتر صدرا: درواقع، اصطلاحنامه فلسفه سیاسی، شاکله دائرةالمعارف فلسفه سیاسی را تشکیل میدهد، و هر چیزی بر اساس شاکله خودش عمل میکند. دائرةالمعارف، محتواهای لازم را برای قرار گرفتن در استخوانبندی و چارچوب هایی که اصطلاحنامه فراهم آورده است، تأمین مینماید. اصطلاحنامه فلسفه سیاسی، هم مفردات و واژگانی که در دائرةالمعارف به کار میرود را تعیین کرده است، و هم در سیر مباحث و نظام موضوعی آن تأثیرگذار است. رابطه اصطلاحنامه و دائرةالمعارف مثل رابطه بدن و نفس است، و همانطور که نفس در بدن آرام گرفته است، دائرةالمعارف نیز در کالبد اصطلاحنامه جای دارد.
سؤال: اصطلاحنامه فلسفه سیاسی چه آثار و فوائدی برای زندگی امروزی ما دارد؟
دکتر صدرا: یکی از امور ضروری در زمانه ما، بازیابی ذخایر و میراث علمی است. ازاینرو، برای تحقق تمدن نوین اسلامی ضرورت دارد تا میراث حکمت مدنی را بازیابی و پالایش مجدد نمود. ضرورت پالایش تراث علمی، همسنگ با ضرورت پالایش مواد خام و طبیعی است. همانطور که مواد طبیعی و معدنی همانند نفت، بدون پالایش و انجام عملیاتهایی بر روی آن، نمیتواند برای انسان و تمدن مفید و مثمر ثمر باشد، ذخایر علمی نیز اینگونه هستند؛ و همانگونه که با پالایش یک ماده طبیعی مانند نفت میتوان محصولات مختلفی از آن تولید نمود، با پالایش مواد علمی نیز میتوان در ساحتهای گوناگون تمدن از آن بهره جست. چون مواد علمی بر مواد طبیعی برتری دارند، پس پالایش آنها هم ضرورتو اهمیت بیشتری در مقایسه با پالایش مواد طبیعی دارد. درواقع، با پالایش میراث و مواد علمی میتوان سوخت لازم برای حرکت و سیر یک تمدن را برای مدتهای طولانی تأمین نمود، زیرا در فرآیند پالایش مواد علمی، پاسخها و راهکارهایی برای مسائل و مایحتاج امروزه تولید میشود. بنابراین، پس از تولید دائرةالمعارف فلسفه سیاسی اسلامی که خود حاصل پالایش ذخایر علمی است که از گذشتگان به ما ارث رسیده است، میتوان الگوهایی برای پیشرفت و راهبری تمدن معاصر طراحی نمود. پالایش میراث گذشته در هر تمدنی وجود دارد. تمدن غرب بر پایه پالایش و بازخوانی میراث گذشته خویش در قالب جدید که آن را با توجه به مسائل و مقتضیات جدید صورت داد، توانست به پیشرفتهای امروزی
نائل شود. هرچند پیشرفتهای تمدن غرب، تکساحتی بوده و تنها آفاق جسمانی انسان را موضوع برای پیشرفت قرار دادند، و ازاینرو توانسته است به مریخ برود، اما نمیتواند راهی به معراج پیدا نماید؛ اما ما میتوانیم با بازتولید میراث علمی خویش و الصاق تشخص و هویت امروزی و معاصر به آن، افزون بر آنکه آسایش جسمانی و پیشرفتهای فرهنگی، سیاسی، و اقتصادی را برای مردمان خود به ارمغان آوریم، آرامش مدنی و معنوی و امور لازم جهت رسیدن به معراج انسانی را برای آنان نیز فراهم نماییم. تحقق این مهم، بدون برخورداری از پشتوانههای حِکمی و علمی که راهبری تمدن را برعهده دارند، میسر نخواهد بود. همانطور که یک هواپیما برای اوج گرفتن به سوی آسمان نیاز به پشتوانه قبلی و الگوی راهبری دارد، اما برای سقوط از آسمان به زمین به هیچ کدام از آنها نیاز ندارد؛ تمدنها نیز برای تعالی به نقشه راه نیاز دارند، و این میراث علمی و حِکمی هستند که نقشه و الگوی راهبری را برای تمدنها طراحی مینماید.
سؤال: از دیدگاه حضرتعالی، نقاط قوت و ضعف اصطلاحنامه فلسفه سیاسی کدامند؟
دکتر صدرا: نقطه قوت این اثر، اصالت اصطلاحات و اعتبار منابع است. احصا و تتبع گسترده، دیگر ویژگی این اثر است، که سعی شده تا هیچ اصطلاح مهمی نادیده گرفته نشود. درباره نقطه ضعف این اثر میتوان اینگونه بیان کرد که هر پدیدهای را میتوان به دو صورت تولید وانتاج نمود. گاهی اوقات صرفاً پدیدهای مونتاژ و کپی میشود، و گاهی اوقات طراحی و مهندسی میشود. در روش مونتاژ، اجزا جمعآوری و در یک نظام معین، صورت جدید به خود میگیرند. در این روش، از جزء به کل میرسند. آسیب این روش آن است که شاید در نظامسازی توفیق کمتری حاصل شود. در روش دوم که طراحی و مهندسی صورت میگیرد، از بررسی کل به بررسی اجزاء میرسند. در این روش، نظام اجزا محفوظ میماند، اما ممکن است بعضی از اجزاء دیده نشوند. در این اثر سعی شده مزیت هر دو روش دیده شود. ازاینرو، همواره تلاش میشود تا اصطلاحات و واژگان جدید رصد شده و به این مجموعه اضافه گردد، و نیز نظام روابط میان اصطلاحات نیز همواره مورد بازبینی قرار گرفته و ویرایش میشود. آسیب احتمالی دیگر، آن است که اصالت و اعتبار اصطلاحات و منابع آنها که عمدتاً منابع کلاسیک فلسفه سیاسی اسلامی هستند، شاید برای خوانندگان امروزی قدری نامأنوس باشد. این مشکل نیز در اصطلاحنامه فلسفه سیاسی به این صورت مرتفع گردید، که در مواردی که فهم اصطلاحات کلاسیک دشوار بوده است، اصطلاحی متناسب با فهم و گفتمان امروزی جعل گردیده است که از جهت محتوایی مشیر به اصطلاحات کلاسیک است. ازآنجاکه اصطلاحات جعلی جدید متناظر با اصطلاحات کلاسیک جعل شده است، هم اصالت اصطلاح مخدوش نمیشود و همچنان پابرجاست، و هم روزآمدی اثر تأمین میشود، و دایره مخاطبان آن افزایش مییابد.
آقای دکتر در پايان نيز از وقتی كه در اختیار ما قرار دادید بینهایت تشکر میکنيم.