شما اینجا هستید
كتاب «نقش عرف در ارزش اخلاقی» منتشر شد
نقش عرف در ارزش اخلاقی
حسن محیطی اردكان
اثر شایسته تقدیر در بیستمین همایش كتاب سال حوزه
همة اندیشمندان در طول تاریخ درصدد بودهاند با ارائة برنامه و دستورالعمل، انسان را به سعادت و نیکبختی هدایت کنند. روشن است که همة برنامههای عملی مبتنی بر مبانی نظریاند؛ ازاینرو با توجه به اختلاف اندیشمندان در مبانی نظری، دستورالعملهای متفاوتی نیز پیشنهاد شده است. درک صحت و سقم راهکارهایی که برای دستیابی به سعادت ارائه شده، در گرو فهم مبانی نظری دیدگاههای مختلف و تشخیص دیدگاه درست است.
یکی از مهمترین مبانی که خاستگاه اختلافات موجود در میان نظریههای اخلاقی به شمار میآید، مسئلة نقش عرف در ارزش اخلاقی است. نبود تفکیک میان ابعاد مختلفی که عرف در آنها مؤثر دانسته شده، استخراج نشدن ادلة عرفگرایان، عدم بررسی دقیق ادلة ایشان و نیز فقدان پژوهشی دربارة نقش هستیشناختی و معرفتشناختی عرف، خلأهای نظریاند که در حوزة فلسفة اخلاق وجود دارند. این خلأهای معرفتی افزون بر اینکه مانعی در جهت شفافیت نظریههای اخلاقی مرتبط شمرده میشوند، زمینة سوءاستفاده از عرف را نیز فراهم کردهاند.
علاوه بر این، ترویج انواع خاصی از تفکر عرفگرایی، مخاطراتی را برای جامعة اسلامی به همراه دارد؛ ازجمله اینکه باعث ترویج افکار نسبیگرایانه در حوزة ارزشها میشود، با آموزههایی نظیر امر به معروف و نهی از منکر به مبارزه برمیخیزد و تأثیرات مخربی در حوزههای مهم دیگری نظیر سیاست نیز بر جای میگذارد. درحقیقت، برخی انواع عرفگرایی با همة ارکان حکومت اسلامی بهویژه قانونگذاری و نیز اجرای قوانین اسلامی مخالفت میکند. ازاینرو لازم است با تبیین دقیق مفهوم عرف، نقش ثبوتی و اثباتی آن کاملاً منقح شود تا از این راه، علاوه بر بهکارگیری درست آن، از استفادة نابجا در معرفت اخلاقی جلوگیری شود. بدینوسیله میتوان از آسیبهای نظری و عملی گفتهشده پیشگیری کرد.
هدف اصلی این كتاب، تبیین نقش عرف در ارزش اخلاقی بر اساس اندیشة اخلاقی اسلام است كه با استخراج و بررسی ادلة قایلان به نقش عرف در ثبوت یا اثبات ارزش اخلاقی، بررسی پیامدهای عرفگرایی ثبوتی و اثباتی و نیز بررسی سازگاری یا ناسازگاری عرفگرایی ثبوتی و اثباتی با مبانی اندیشة اخلاقی اسلام تأمین شده است.
نوشتار حاضر از چهار فصل اصلی و بخش نتیجهگیری تشکیل شده است. محتوای فصول چهارگانه به این شرح است:
عنوان فصل نخست، «چیستی عرف و اقسام عرفگرایی در اخلاق» است. در این فصل، پس از بررسی معنای لغوی و اصطلاحی عرف، عناصر عرف و انواع آن شمارش شدهاند. سپس، ارتباط میان عرف با عادت و بنای عقلا بررسی شده است. پس از آن، مبادی عرف استخراج و به دو دستة علمی و غیرعلمی تقسیم شدهاند. در بخش پایانی این فصل نیز عرفگرایی اخلاقی، انواع عرفگرایی و ارتباط آنها با یکدیگر توضیح داده شدهاند. فصل نخست با تعیین مراد از عرفگرایی اخلاقیِ مورد بحث به پایان میرسد.
در فصل دوم مهمترین مبانی نظریِ نقش عرف در ارزش اخلاقی معرفی شدهاند. این مبانی به چهار دستة معناشناسی اخلاق، انسانشناسی، هستیشناسی اخلاق و معرفتشناسی اخلاق تقسیم میشوند. مبانی معناشناسی اخلاق شامل دو عنوان «وابستگی معانی واژهها به وضع عام یا خاص» و «معنای ارزش، اخلاق و ارزش اخلاقی» است. مبانی انسانشناسی، مباحث «دوساحتی بودن انسان»، «مقدمه بودن دنیا برای زندگی اخروی انسان»، و «کمال نهایی انسان؛ قرب به کمال مطلق» را دربردارد. مبانی هستیشناسی اخلاق مشتمل بر عناوین «واقعگرایی اخلاقی» و «امکان وابستگی برخی ارزشهای اخلاقی به وضع» است. در معرفتشناسی اخلاق نیز از «مطلقگرایی اخلاقی»، «اِخباری بودن گزارههای اخلاقی»، «برهانی بودن گزارههای اخلاقی» و «امکان فهم عمومی دربارة برخی ارزشهای اخلاقی» سخن به میان میآید.
پس از بیان مقدمات لازم و در فصل سوم به نقش عرف در ثبوت ارزش اخلاقی پرداخته شده است. در این فصل، نخست نقش عرفِ فاقد پشتوانة واقعی و نقش عرفِ واجد پشتوانة واقعی از یکدیگر تفکیک شدهاند. در هر بخش ادلة موافقان نقشآفرینی عرف مطرح و سپس بررسی شده است. بخش اول هشت دلیل و بخش دوم دو دلیل با تقریرهای مختلف را دربرمیگیرد. در پایانِ هر بخش به دیدگاه درست نیز اشاره شده است.
در فصل چهارم نیز به مسئلة نقش عرف در اثبات ارزش اخلاقی توجه شده است. در این فصل ابتدا ادلة قایلان به نقش عرف در مقام اثبات در دو دستة ادلة بروندینی و دروندینی مطرح و سپس بررسی شده است. ادلة بروندینی شامل هشت دلیل و ادلة دروندینی شامل چهار دلیل با تقریرهای متفاوتاند. فصل چهارم با تبیین دیدگاه درست به پایان میرسد.
خريد الكترونيكی كتاب در Eshop.iki.ac.ir