شما اینجا هستید
ساحت بندی در تعلیم و تربیت
به همت مدیریت امور پژوهشی مؤسسه امام خمینی(ره) و با همکاری انجمن تعلیم و تربیت اسلامی و دبیرخانه هیأت حمایت از کرسیها برگزار گردید.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، کرسی ترویجی « ساحت بندی در تعلیم و تربیت » با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد زارعان روز سه شنبه 18/12/1394 از ساعت از ساعت 19 در سالن همایش انجمن های علمی حوزه برگزار شد.
همچنین پس از اتمام سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید احمد رهنمایی و جناب آقای دکتر مجید طرقی به نقد و بررسی مطالب مطرح شده پرداختند و مدیر این کرسی ترویجی حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد نوروزی بود.
متن کامل سخنرانی دکتر زارعان تقدیم حضورتان می گردد:
مقدمه
مقوله "تربيت" اگرچه مقولهای واحد است، در زمينهها و ابعاد ، و به اصطلاح رایجِ امروز، در "ساحت"های مختلفي تقسیم بندی شده و هر "ساحت" بطور تخصصي مورد مطالعه قرار ميگيرد. اين نوع تقسيمبندي ما را با چند پرسش اساسي زير روبرو ميکند:
تقسيم بندي "رايج" و مقبول ساحت های تربیتی کدامست؟ / ریشه و ملاک اين تقسيم بندی چيست؟ / تقسيم بندي "مطلوب" کدامست و معیار آن چیست؟
و البته پرسش های متاخری نیز از پس آن مطرح میشود مثل اینکه:
رابطه هر يک از ساحتها با يکديگر چيست؟ / هر يک از ساحتها چه مسائلي را در بر ميگيرد؟ / کدام ساحت بر دیگر ساحت ها تقدم دارد؟
پیشینة تحقیق و ساحتهاي رايج
پرسشهای بالا، به رغم اهمیت آن، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته و به سختی میتوان به تحقیقی فراگیر با چنین رویکردی دست یافت که به بررسی متمرکز در بیان این موضوع پرداخته باشد. برخی تلاش¬ها از قرار زیر است:
1 . در بین اندیشمندان غربی دهههای اخیر شاید گاستون میالاره بارزترین فردی است که در صدد مداقه در این موضوع بر آمده است. وی در مقدمه کتاب دقیق خود، معنی و حدود علوم تربیتی، که در صدد بیان معیار مطلوب برای تقسیمات رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی است.
2 . پل هرست و همکارش وایت در مجموعه چهار جلدی فلسفه تعلیم و تربیت ، بخشی از مباحث را به "زمینههای بحث انگیز محتوائی تعلیم و تربیت" اختصاص داده و ذیل آن، در زمینههای "تربیت اخلاقی"، "تربیت دینی"، "هنر"، "تفکر انتقادی" و"جنسیت"، مقالاتی را عرضه کردهاند.
3 . جان الیاس اندیشمند دیگری است که ذیل عنوان فلسفه تعلیم و تربیت، به تعبیر خود، به شیوه مبتنی بر "موضوعات محتوائی و مشهور تعلیم و تربیت" دست زده و بیشتر فصلهای کتاب خود را به ساحت¬های تربیتی اختصاص داده است.
4 . عبد الحلیم محمود، از نویسندگان علوم تربیتی مصر و استاد دانشگاه الازهر، در مجموعهای ده جلدی به بیان ساحتهای رایج پرداخته است.
5 . در تبیینی دیگر از ابعاد تعلیم و تربیت و پیشنهاد مسیری که باید تلاشهای تربیتی در آن جهت متمرکز شود، یکی از رویکردهای غربی سه بعد 1. توسعه دانشی ، 2. توانائی ذهنی و 3. رشد ویژگی ها را اساس کار میداند.
6 . در یکی از رویکردهای نه چندان شناخته شده دیگر، تقسیم بندی هشتگانه زیر پیشنهاد شده است: تربیت عقلانی (شناختی) ، تربیت فیزیکی ، تربیت حرفهای ، تربیت مهارتی ، تربیت ارادی ، تربیت اخلاقی و دینی ، تربیت زیباشناختی ، تربیت آزادی .
7. تقسیم بر اساس چهار بخش تربیتِ 1. شناختی ، 2. دستوری (تجویزی) ، 3. خلاقانه ، 4. ارتباطی (گفت و شنود) نیز ایده دیگری در این زمینه است.
8 . برخی هم بر این اعتقادند که تقسیم ابعاد تربیتی به دو بعد کلی فیزیکی و غیر فیزیکی (روانی) در تبیین مساله کفایت می کند.
9. نگاهی دیگر، بعد اجتماعی یا فرهنگی را نیز به دو بعد بالا اضافه کرده و سه بعد جسمانی، روانی و اجتماعی را مبنای بررسی ابعاد و متعاقبا تربیت انسان فرض کردهاند.
10 . اگر ارزش را مبنای تربیت بدانیم، در یک تقسیم بندی صوری برای ارزش، رویکردهای "اخلاقی"، "دینی"، "اقتصادی" و "حقوقی" ملاک فصل بندی و ساحتبندی در یک کار پژوهشی دیگر شده است.
11. در پژوهشی دیگر بعد آینده نگری به عنوان بعدی فراموش شده در نگاههای تربیتی مورد توجه قرار گرفته است.
12. در تقسیم بندی مشهوری نیز، بر اساس تقسیم ابعاد انسان به سه بعد اساسی و کلان 1. تفکر (شناخت)، 2. احساس و 3. رفتار، ساحتهای تربیتی نیز سه گانه شمرده شدهاند.
13 . در فضای مطالعات اسلامی، استاد شهید مرتضی مطهری از معدود اندیشمندان اسلامی معاصر است که به تبیین مسائل تربیتی با تفصیلی نسبی پرداخته است. از مجموع نکات ایشان چنین بر میآید که ابعاد یا ساحتهای تربیتی را میتوان در شش نوع پرورش "علمي و فكري"، "عاطفي و اخلاقي"، "ذوقي و هنري"، "فني و صنعتي"، "عبادي و پرستشي"، و بالاخره "اجتماعي و تعاوني" تقسیم بندی کرد.
14. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در بند چهار از فصل اول (بیانیه ارزش ها) ساحتهای مورد نظر در سیزده مورد ذکر شده است.
15. و سرانجام اینکه، با مراجعه به پژوهشهاي موجود مشاهده میکنیم که امروزه مطالعات آموزشي و پرورشي معمولا در يکی از زمينهها يا ساحتهاي زير به عنوان ساحت های مورد قبول طبقهبندي ميشود:
تربيت ديني |
تربيت اجتماعي |
تربيت اخلاقي |
تربيت بدني (جسماني) |
تربيت اقتصادي |
تربيت زيباشناختي |
تربيت جنسي |
تربيت سياسي |
تربيت شناختي |
تربیت شغلی (حرفهای) |
تربيت عاطفي |
|
برای بررسی پاسخ لازم، ابتدا مروری بر وضعیت رایج خواهیم داشت و سپس تلاش خواهیم کرد تا ملاکی برای ساحت بندی بیابیم و بر همان اساس نیز ساحت های تربیتی را تقسیم بندی و معرفی کنیم.
• در جستجوی معیاری روشن
از آنجا که موضوع همه علوم انساني و از جمله علوم تربيتي "انسان" است، به نظر ميرسد که وجود مطالعات ساحتی و تقسيمبندي در اين زمينه نيز بطور قطع بايد از یکسو ناظر به واقعیتهای هستی محیط بر انسان باشد و از سوی دیگر ناظر به "ويژگيها"، "توانائيها" و "ابعاد مختلف" وجود خود انسان باشد و "انسان" با همه ابعادش در این تقسیم بندی مورد توجه قرار گیرد. همچنین، از زاویهی سوم، باید زمینههای تطابق انسان با هستی و به عبارت دیگر زمینههای رشد انسان و "باید"های در نظر گرفته شده برای او به منظور رسیدن به واقعیت هستی مورد توجه باشد.
ورود به بحث ساحتها، پیش از شناخت الف) هستی، ب) انسان و ج) راه تطابق و رسیدن انسان به واقعیت هستی یا بسنده کردن به بخشي از وجود انسان و غفلت از ساير موارد، موجب ميگردد که مطالعات ما در زمينه آموزش و پرورش نيز تصويري ناقص از انسان را نشان دهد.
موضوع دیگر قابل توجه این است که اکثر مطالعات ساحتی از دو ویژگی غیر قابل قبول برخوردارند. این مطالعات از یکسو متمرکز بر نگاهی صرفا انسان شناختی اند و صرف نظر از نگاه تربیت مدار، بر آنند که ترسیمی از انسان ارائه داده و مطالعات تربیتی را – همانطور که سایر مطالعات دیگر شکل می گیرد - بر اساس آن شکل دهند.
از دیگر سو، نگاه محتواگریز و فارغ از هدف (= سکولار) در مقابل مطالعه ای محتوامدار و دینی و ارزش محور تقسیم بندی ساحت های تربیتی را در باتلاق بی هدفی و ارزش گریز فروبرده است و عملا از این نگاه، متربی ارزش مداری بیرون نمی آید.
آنچه در این پژوهش مد نظر است این است که بر اساس دو مبنای تربیتی و اسلامی تلاشی در جهت تقسیم بندی ساحت ها صورت گیرد تا ضمن آن هم بعد تربیتی ماندگار بماند و هم نور نگاه اسلامی بر آن بتابد.
این نگاه ما را به یک تقسیمبندی سه گانه در ملاکها، یعنی الف) ملاکهای ناظر به هستی، ب) ملاکهای ناظر به انسان و ج) بایدهای تطبیق و رشد انسان بر اساس آن رهنمون میسازد.
در تلاش برای دستيابي به ترسيمي کامل از ساحتها، بگونهاي که همه زواياي سهگانه فوق را در برگيرد، توجه به ملاکهاي زير و ترکيب آنها با يکديگر را ضروري به نظر میرسد.
الف) ملاکهای ناظر به هستها
1. جايگاه انسان در جهان
2. فلسفه تربیت
3. هدف تربیت
4. کمال و نقطه اوج
ب) ملاکهای ناظر به انسان
5. ويژگيهاي انسان
6. اضلاع سهگانه بينشي، گرايشي و کنشي
7. ابعاد وجودي انسان
8. نيازهاي انسان
9. ضعفهای انسان
10. توانائيهاي انسان (قلمرو رشد)
11. ارتباطهاي انسان
ج) ملاکهای ناظر به بایدها
12. بایدهای تربیتی
• تعيين ساحتها بر اساس معيارهاي فوق
با توجه به معيارهاي بالا، که هر يک توصيف بخشي از هستی و حيثيتي از وجود انسان است، و همچنين با توجه به ترابط و تعامل آنها با يکديگر، مطالعه انسان، شکلها و حتي تخصصهاي مختلفي را ميطلبد و بنابراين زمينههاي علمي متنوع و پيچيدهاي را پديد ميآورد.
به عنوان مثال، بخش مهمي از مباحث خداشناسي به مطالعه انسان در جهت رابطه او با خالق خود مربوط ميشود، ضمن اينکه اين رابطه خود در سه بعد بينشي، گرايشي و کنشي تحقق مييابد، ضمن اينکه تاثير آن بر ساير ارتباطهاي انسان نيز بايد مورد توجه باشد. قسمت اساسي مباحث جامعهشناسي به مطالعه انسان در جهت رابطههاي سهگانه او با ديگر انسانها ميپردازد. "روان شناسي رشد" در بين ديگر بحثهاي روانشناختي به بررسي تغييرات فرد در ابعاد مختلف بينشي، گرايشي و کنشي وجود انسان، که در ابعاد جزئيتر بدني، حرکتي، شناختي، عاطفي، هيجاني، اخلاقي، و معنوي تقسيم ميشود، ميپردازد. اين ابعاد، اگرچه در برخي مطالعات در غرب، به دلائل مبنائي، ناقص ارائه شده است، نمائي نسبتا کامل از مطالعه روانشناختي انسان در ابعاد مختلف و تقريبا در هر چهار ارتباط را ارائه ميدهد.
ساير علومي که انسان را مورد مطالعه قرار ميدهد نيز، بر همين منوال تبيين ميشود. مطالعات تربيتي و از جمله تعيين ساحتهاي تربيتي نيز، از اين مهم مستثنا نيست و بر محقق علوم تربيتي است که در پژوهشهاي خود اين دو اصل مهم را در نظر بگيرد. مطالعات آموزشي و پرورشي در ساحتهاي مختلفي همچون دين، اخلاق، اجتماع و امثال آن ناشي از همين توجه است.
با توجه به ملاکهاي ذکر شده در این نوشتار، به نظر ميرسد مطالعات ساحتي در تربيت را ميتوان بگونهای که در جداول دوازدهگانه آمده است، ارائه داد. اين تقسيمبندي دو ويژگي جديد را براي ما به ارمغان ميآورد:
در اين تقسيم بندي ساحتهائي نو و تفصیلی ارائه ميشود که زمينه مطالعه دقيقتر و گستردهتر انسان را فراهم ميآورد.
در اين تقسيم بندي، همچنين برخي از زواياي انسان که در مسائل مطرح ساحتهاي رايج مورد توجه قرار نگرفته است، جايگاهي روشن پيدا ميکند و به تعبيري مباحث ساحتهاي رايج نيز کاملتر ميشود.
در جداول دوازدهگانه، اگرچه به حسب تداخل برخی موضوعات، شاهد مواردي تکراري هستیم و مواردي نیز وجود دارد که احتمالا قابل ادغام در يکديگرند، چنانچه احتمال برخی موارد مغفول مانده نیز می رود، اما به نظر می رسد که در این بیان (که البته قابل تکمیل و اصلاح است)، فرصت نگاهی جامعتر و فراگیر بدست آمده است و بر اساس آن ميتوان در مسیری دقیقتر زمينهها و ساحتهاي قابل مطالعه در تربيت انسان در يک ديدگاه مبتنی بر جهان بینی و ایئولوژی خاص را در نظر گرفت و برای هر یک اصول لازم تربیتی را تعریف و راهکارهای و روش های کاربردی آن را تبیین ساخت.