شما اینجا هستید
برگزاری کرسی ترویجی توسط گروه کلام و فلسفه دین
حکم اشتغال زنان به لحاظ فقهی با توجه به هدف از آفرینش و کمال زن
مقدمه
ادعای نگارنده آن است که آموزههای کلامی قطعی میتواند و باید در استنباط فقهی نقش آفرین باشد. بدین معنا که فقیه مستنبط نمیتواند بدون نظرداشت باورهای کلامی به استنباط فقهی بپردازد. در این نوشتار، این مدعا به طور تطبیقی تبیین میشود.
یکم. ملاک حکم شرعی
چنانکه در جای خود ثابت شده، احکام فقهی دائر مدار مصلحت و مفسده واقعی هستند؛ بدین معنا که شارع مقدس کاری را که برای رسیدن انسان به هدف از آفرینش مصلحت داشته باشد، واجب یا مستحب اعلام میکند؛ در سوی مقابل، کاری را که برای رسیدن انسان به هدف از آفرینش مفسده داشته باشد، حرام یا مکروه دانسته است.
دوم. عقل منبعی
چنانکه در جای خود ثابت شده، عقل ـ در عرض نقل ـ به عنوان یکی از منابع کشف احکام شناخته شده است. بدین معنا که اگر عقل در جایی مصلحت و مفسده را به طور قطعی تشخیص داد، میتواند به حکم شارع در این باره پی ببرد.
سوم. هدف از آفرینش انسان
در جای خود ثابت شده که هدف از آفرینش انسان، قرب الهی است، و دین مسیر رسیدن به این هدف را به انسان نشان میدهد. در این باره تفاوتی میان زن و مرد نیست، هرچند ممکن است دین، راههای خاصی را برای مرد و راههای خاصی را برای زن و نیز راههای مشترکی را برای هر دو در نظر گرفته باشد.
چهارم. راه خاص رسیدن به هدف از آفرینش برای زن
بر اساس تعالیم دین مبین اسلام، کمال زن ـ افزون بر انجام سایر احکام مشترک با مردان مانند نماز و روزه و... به مادری، شوهرداری و خانهداری است. آری، نهاد کوچک خانواده، اگر محیطی سالم و معنوی باشد، میتواند فضای جامعه را نیز سالم و معنوی سازد. به دیگر سخن، سالم و ناسالم بودن جامعه معلول سالم و ناسالم بودن خانواده است و در این راستا نقش زن بیشتر از مرد برجسته میشود. ناگفته پیداست که آنگاه که دین، نانآوری را وظیفۀ مرد میداند و تلاش او را در این عرصه، جهاد در راه خدا تلقی میکند، نقش بیبدیل زن در فراهمنمودن آرامش مرد و نیز تربیت فرزندان، بیش از پیش روشن میگردد؛ چنانکه آیات و روایات، جهاد زن را به حسن شوهرداری و کمال او را در مادربودن دانسته و فضایل فراوانی را برای شوهرداری و مادربودن بیان کرده است، از همین روست که خدای سبحان، آن لطافت و مهرورزی که به زن داده به مردان نداده است، چراکه لازمه و ابزاری مهم برای انجام این مسئولیت خاص به شمار میروند. از این همه دانسته میشود که مهمترین راهی که زن باید بپیماید تا به قرب الهی برسد، شوهرداری و انجام وظایف مادری است. در سوی مقابل، هر کاری که معارض با این وظیفه باشد، میتواند او را از قرب الهی دور سازد.[1]
پنجم: حکم فقهی اشتغال زنان
اشتغال زنان در کارهای غیرضروری، ـ آنجا که خانواده به درآمد زن نیازمند نیست و جامعه نیز برای این شغل نیازی به زن ندارد ـ در فرضی که شوهر نیز او را برای خروج از منزل منع نکرده باشد، به لحاظ فقهی چه حکمی دارد؟
توضیح سوال: بیگمان، امروزه جامعه، در برخی عرصهها نیاز به زنان دارد؛ مانند درمان زنان بیمار، تعلیم دانشآموزان و دانشجویان دختر و .... . این قبیل کارها را کارهای ضروری میدانیم که باید به قدر کفایت، برخی زنان به این مهم بپردازند. اما برخی کارها چنین نیستند، مانند فروشندگی لوازم غیرزنانه، رانندگی ماشینهای سنگین، اشتغال در ادارات دولتی و ... . فرض را نیز بر این میگیریم که محیط کار مفسدۀ اخلاقی ـ به معنای خاص ـ برای زن نداشته باشد.
پاسخ: اشتغال در بیرون از خانه یا حتی درون خانه ـ در فرض سوال، که ضرورتی برای آن وجود ندارد ـ به طور طبیعی و قهری میتواند به ازدسترفتن روح لطیف زنانگی و از دسترفتن جذابیت مرد برای زنان بینجامد و خواسته یا ناخواسته اثر خود را در امر مهم تربیت بگذارد.
بنابراین با توجه به هدف از آفرینش زن، به نظر میرسد نمیتوان در این جا حکم به اباحه کرد، چرا که اشتغال زن، موجب کندی یا ممانعت زن در مسیر رسیدن به هدف آفرینش، میشود، ازاینرو مفسده دارد. ازاینرو، با توجه به آموزۀ کلامی هدف از آفرینش، دستکم باید حکم به کراهت داد. همچنین با نگاهی دیگر میتوان برای خانهداری و تربیت فرزندان، کف و سقفهایی را در نظر گرفت. اگر کار در بیرون از خانه، موجب از دست دادن کف شود، این کار حرام است. اگر موجب از دست دادن سقف ـ به توجه به ظرفیت و توانایی فاعل و قابل ـ شود، میتوان حکم به کراهت داد.
بله، در فرضی که این کار از کمال شوهرداری و تربیت فرزند نکاهد، یعنی حضور و عدم حضور در خانه تأثیری در کمال شوهرداری و تربیت فرزندان نداشته باشد،[2] یا ساعات کار بیرون از خانه یا نوع کار چنان باشد که هیچ تأثیری در حسن انجام وظایف زن نداشته باشد، میتوان حکم به اباحه داد. والله العالم.
ششم. برخی فتاوا
برخی فتاوی مراجع معظم تقلید دربارۀ اشتغال زنان عبارتاند از:
حضرت امام خمینی(ره)
- اگر شوهر شاغل بودن زن را صلاح نداند، و شاغل بودن زن باعث از هم پاشيدن زندگى زناشوئى شوهر شود، آيا شوهر حقّ ممانعت او را دارد يا نه؟
ج
- اشتغال زن اگر موجب تضييع حقوق زناشوئى شوهر نباشد مانع ندارد، ولى بيرون رفتن زن از خانۀ شوهر منوط به اجازۀ شوهر است.[3]
- آيا زن مىتواند بدون اجازۀ شوهر از منزل خارج گشته و در مؤسّسهاى مشغول كار شود؟
ج
- كار كردن زن در بيرون منزل اگر منافى با حقوق زناشوئى شوهر نباشد با حفظ حجاب إشكال ندارد، ولى خروج زن از منزل منوط به اجازۀ شوهر است.[4]
حضرت آیت الله تبریزی (ره)
آيا اشتغال زنان در جاهايى كه محل مراجعۀ مردان است، جايز است؟
[جواب]
باسمه تعالى؛ با حفظ حجاب و مشروعيت شغل، در صورتى كه خوف وقوع در حرام نباشد، مانعى ندارد، و الله العالم.[5]
حضرت آیت الله بهجت (ره)
ـ اشتغال زنان در مواردى كه شغل آنها صد در صد مورد نياز جامعه نيست (مثل ادارات) و نيز خانواده نياز مبرم به حقوق دريافتى آنان ندارند، (فقط به اين عنوان كه زن هم عضوى از خانواده و اجتماع است و بايد در مسائل روزمرّه دخيل باشد)، چه حكمى دارد؟
ج. كار كردن زن، مانعى ندارد؛ ولى بايد خارج شدن از خانه با رضايت شوهر باشد و از اختلاط و ارتباط با مردها پرهيز كند.[6]
ـ اشتغال زنان در ادارات اگر ارباب رجوع آنان مردان نيز باشند، چه حكمى دارد؟
ج. اشكال دارد.
ـ كار كردن زن در جايى كه نامحرم هست، چه حكمى دارد؟
ج. اشكال دارد.[7]
حضرت آیت الله مکارم شیرازی
- آيا اشتغال زنان در اداراتى كه محلّ مراجعه مردان است جايز است؟
جواب: با رعايت شئون اسلامى اشكالى ندارد.[8]
ـ از قديم الأيام كار در خارج خانه بر دوش مردان بوده است. اكنون به خاطر جهل بعضى از مردان، برخى از مشاغل اجتماعى را، كه نياز به بودن زن نمىباشد، به آنها محوّل كردهاند. آيا صحيح است كه بعضى از زنان، مشاغل مردان را بدست بگيرند، در حالى كه طبيعت براى هر يك از زن و مرد، مشاغل مختصّ به خود را قرار داده است؟
جواب: اشتغال زنان به كار، با حفظ جهات شرعى، حرام نيست. ولى بىشكّ مسألۀ تربيت فرزندان براى زنان مهمتر است.[9]
[1] . نگاهی به سخنان حضرت امام خمینی (ره) در این باره، خالی از لطف نیست: این مادر که بچه در دامن او بزرگ مىشود، بزرگترین مسؤولیت را دارد و شریفترین شغل را دارد؛ شغل بچهدارى. شریفترین شغل در عالم، بزرگ کردن یک بچه است و تحویل دادن یک انسان به جامعه.
مادر و مادربودن و اولاد تربیت کردن، بزرگترین خدمتى است که انسان به انسان مىکند. اشرف کارها در عالم، مادربودن است و تربیت اولاد. همه منافع کشور ما از دامن مادرها تأمین مىشود.
هیچ علاقهاى بالاتر از علاقه مادرى و فرزندى نیست، بچهها از مادر بهتر چیز اخذ مىکنند. آنقدرى که (بچهها) تحت تأثیر مادر هستند، تحت تأثیر پدر نیستند، تحت تأثیر معلم نیستند.
معالاسف در آن حکومت طاغوتى، مىخواستند این شغل را از این مادرها بگیرند، تبلیغ کردند به اینکه زن چرا بچهدارى بکند؟! این شغل شریف را در نظر مادرها منحط کردند، براى اینکه مىخواستند که مادرها از بچهها جدا بشوند (و) بچهها را در پرورشگاهها بزرگ کنند، مادرها هم علىحده بروند یک کارهایى که آنها دلشان مىخواهد، بکنند.
وقتى بچه در پرورشگاه بزرگ شود، عقده پیدا مىکند. وقتى بچه در پرورشگاه و بدون مادر با اجنبى بخواهد سر و کار داشته باشد و محبت مادر از سر او کم بشود، این بچه عقده پیدا مىکند. بسیارى از این مفسدههایى که در جامعه واقع مىشود، از این بچههایى هستند که عقده دارند، از این انسانهایى هستند که عقده دارند، مبدأ یک عقده بزرگ، این جداکردن بچه از مادر است. بچه محبت مادرى لازم دارد.
نقش زن در جامعه، بالاتر از نقش مرد است، براى اینکه زنان و بانوان علاوه بر اینکه خودشان، یک قشر فعال در همه ابعاد هستند، قشرهاى فعال را در دامن خودشان تربیت مىکنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه کس بالاتر است. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان آن جامعه سرچشمه مىگیرد. وظیفه زن انسانسازى است. اگر زنهاى انسانساز از ملتها گرفته شود، ملتها به شکست و انحطاط کشیده خواهند شد.
[2] . البته چنین فرضی نادر است. دستکم آن است که خستگی ناشی از کار و رفت و آمد با جنس مخالف، تبعات روانی خاص خود را در امر خانهداری و تربیت فرزند خواهد گذاشت.
[3] . استفتاءات، ج3، ص356.
[4] . همان، ص358.
[5] . استفتاءات جدید، ج1، ص358.
[6] . استفتاءات، ج4، ص56 و 57.
[7] . همان، ص190.
[8] . استفتاءات جدید، ج1، ص228.
[9] . همان، ج3، ص630.