شما اینجا هستید
مباني مردم سالاري ديني در مقايسه با مباني دمکراسي
بدون ترديد تمام نظامهاي سياسي بر بنيادهاي فکري و نظري بنا گشته اند و فهم آن مباني بهترين راه شناخت آن نظامها مي باشد. با اذعان به اين نکته در رساله پيش رو در پي يافتن پاسخ به اين سؤال بوده ايم که مردم سالاري ديني بر کدامين پايه هاي نظري استوار گشته است و در قبال آن دمکراسي ليبرالي بر کدامين زيرساختها؟ آيا آنها داراي ماهيت مشترکي هستند يا نه؟
براي اين منظور سه عرصه مهم فکري يعني معرفت شناسي، خداشناسي و انسان شناسي را مورد توجه قرار داديم و سپس تأثير مجموع اين انديشه ها در عرصه سياست و نظام سياسي را دنبال نموديم. محوريت (الله) در انديشه ديني و متقابلا امانيسم و سکولاريسم را در انديشه ليبراليسم به عنوان زيربناهاي دو نظام يافتيم. شاهد بوديم که اين دو نگرش متغاير موجب شده است تا هر يک از آنها اهداف و وظايف متفاوتي را براي دولت در نظر بگيرند.
هدف نهايي و بنيادي که اسلام براي دولت ترسيم کرده است. هدايت انسان به سوي کمال مطلق و پوشاندن لباس خليفة اللهي بر قامت او است. ساير اهداف و نيز وظايف در راستاي تحقق بخشيدن به اين هدف متعالي مي باشند. ولي اهدافي که ليبراليسم براي دولت قائل است از چارچوب تنگ طبيعت فراتر نمي رود و در زيست طبيعي، آزادي، رفاه و امنيت خلاصه مي شود.
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
آخرین اخبار
- قبلی
- 5 از 5