شما اینجا هستید
بيان نکات فكری تربیتی حضرت علامه مصباح یزدی قدساللهنفسهالزکیه توسط آیتالله رجبی
حضرت آیتالله محمود رجبی قائم مقام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در سخنرانی برای جمعی از فعالین فرهنگی استان یزد که در تاریخ 13 بهمنماه 1399 و به صورت مجازی برگزار شد ایراد فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
نظام تربیتی علامه مصباح بر یک سلسله مبانی هستیشناختی، انسانشناخت، ارزششناختی و جامعهشناختی استوار است. علامه متربی را که تحت تربیت قرار میدادند توجه داشتند که این انسان، موجودی است که دارای ویژگیهایی است، جسمی دارد و روحی. مربی برای تربیت باید به هر دو بعد توجه کند. ایشان تأکید داشتند مربی باید به هر دو بعد توجه کنند. گاهی افرادی به بعد جسمی متربی توجه نمیکننند و به همین دلیل در آینده مشکلاتی برای آنها پیش میآید و از سلوک و تقرب بازمیمانند. توجه داشتند که به لحاظ هستیشناسی انسان بنده خداست و باید به وظیفه الهی خود عمل کند. پس باید وظیفه خود را انجام دهیم و خداوند نسبت به جسم نیز وظایفی را تعیین فرمودهاند. ایشان درباره شاگردان خودشان به این بعد توجه داشتند و اینکه آیا مشکلاتی ناظر به مسائل مادی، معیشتی، مسکن دارند یا خیر؛ وقتی اطلاع مییافتند نسبت به رفع آن اقدام میکردند و میدانستند که این مشکلات در تربیت افراد تأثیر دارد. ایشان شاگردان منیعالطبعی داشتند که مشکلات خود را به هیچکس اظهار نمیکردند اما خود استاد به این بعد از زندگی آنها توجه داشتند.
علامه تأکید میفرمودند وقتی با جوان یا نوجوانی مواجهایم، باید بدانیم که انسان در این مقطع سنی باید انرژی خود را تخلیه کند و اگر در چارچوب مقررات این کار صورت نگیرد، مشکلاتی پیدا خواهد کرد. تأکید داشتند که دوره جوانی و نوجوانی، دوران استقلالطلبی است؛ دوران جوانی دوران عقلانیت است و وقتی میخواهیم مقرراتی وضع کنیم یا توصیهای به چنینی متربیای داشته باشیم، باید خود فرد درستی آن را درک کند که فوایدش برای او چیست. توجه میفرمودند که از مقررات خشک پرهیز شود. باید ابتدا بفهمد و بعد عمل کند. بههرحال، استاد به ابعاد مختلف جسمی و روانی متربی توجه داشتند. هم نسبت به شکوفا شدن استعدادهای متربی که مربی باید توجه داشته باشد، هم سطح معلومات و هم منزلتی که در جامعه دارد، خیلی عنایت داشتند که حتما مربی باید اینها را بداند و خودشان توجه داشتند و در مقام مشورت اینها را تذکر میدادند.
روح انسان ساحتهای مختلفی دارد. هر انسانی عواطف، گرایشات، تمایلات و شناخت دارد. یک مربی باید هم در بعد شناخت متربی را پرورش دهد و هم در بعد احساسات و عواطف او را اشباع کند. خود ایشان بسیار دلسوزانه و مهربانان با شاگردان و همکاران برخورد میکردند.
بسیاری از شاگردان ایشان میگفتند استاد بیش از فرزندان خود به ما محبت دارد. لذا عاشق ایشان بودند به دلیل توجه به ابعاد عاطفی و انگیزه ایشان. تأکید داشتند که باید انگیزههای متعالی را تقویت کنند. با توجه به آنچه گذشت قدم اول در تربیت شناخت متربی و توجه به ویژگیهای او بود که علامه مصباح رحمهاللهعلیه در عمل خودشان بدان توجه داشتند و در مقام توصیه و رهنمودهایی که به دیگران داشتند، هم آن را بیان میکردند.
زنده نگه داشتن یاد خدا و معاد از اصلیترین چیزهایی بود که تأکید داشتند و میفرمودند روزی از ما سؤال میکنند که چرا این کار را کردید. باید حجت شرعی داشته باشیم. این جمله تکیهکلام ایشان بود. در توصیهها به دیگران میفرمودند توجه داشته باشید کار را برای خدا انجام دهید. کمااینکه یاد معاد را بسیار زنده نگه میداشتند. مکرر از حضرت امام نقل میکردند که ایشان آیه شریفه «فمن یعمل مثقال ذره خیر یره» تلاوت میفرمودند و بر اینکه خود عمل را در قیامت میبرد و پاداش کوچکترین عمل خود را دریافت میکنیم. این را زیاد زنده نگه میداشتند؛ چون در تربیت بسیار نقشآفرین است. قرآن در مورد انبیاء و اولیای الهی میفرماید: «انا اخلصنا بخالصة ذکری الدار»؛ ما اینها را با یاد معاد خالص و ناب کردیم. اگر کسی یاد معاد را زنده نگه دارد، از رذایل اخلاقی پاک میشود و تربیت او متعالی خواهد بود.
نکته دیگر اینکه در شیوه تربیتی حضرت علامه مصباح این نکته است که جهان ما عالم تدریج است. اینطور نیست که پدیدهها دفعة و جهشی رخ دهد. متربی هم به تدریج باید درجات کمال را طی کند. اینطور نیست که یکشبه یا دوماهه به یک جایگاهی برسد. فرد باید برنامه تدریجی و قدمبهقدم داشته باشد. نمیتوان یکدفعه به پلة آخر رسید، این نشدنی است. فرآیند تربیت تدریجی است؛ باید برنامه منطقی و منظمی داشته باشد و برای هر قدم برنامه مشخص و زمانبندیشده داشته باشد و آن را طی کند.
یکی دیگر از اصول ایشان این بود که روی اعتدال و انعطاف برنامهها تأکید داشتند. برنامههای افراطی و تفریطی و غیرقابل انعطاف را نمیپسندیدند. از اینکه در تربیت افراط و تفریط شود پرهیز داشتند. گاهی برخی در بعد روحی و معنوی افراط میکردند. برای مثال، مراسمهای عزاداری و سینهزنی را طولانی میکنند، ایشان میفرمودند باید از افراط و تفریط در این امور دوری گزید؛ زیرا بعدها اثرات سوء خواهد داشت. چهبسا گاهی با این طولانیشدنها واجباتی ترک شود.
اصل دیگر در شیوه تربیتی حضرت علامه مبارزه با غفلت بود. میفرمودند انسان در موارد بسیاری دچار غفلت میشود؛ غفلت از هدف، یاد خدا و اینکه دنیا محل گذر است و باید توشه برای آخرت جمع کنیم. علمای دیگر نیز اولین قدم را هوشیاری و یقظه میدانستند. در بهرهمندی از قرآن نیز قرآن خروج از غفلت قدم اول میداند و تا از آن خارج نشود، فرد نمیتواند قدمهای بعدی را بردارد.
اصل دیگر در شیوه تربیتی، کرامت و عزت متربی است؛ علامه مصباح هر گونه هر گونه اقدامی که با کرامت انسانی متربی سازگار نباشد را نادرست میدانند. «من کرمت نفسه هانت علیه الدنیا»، کسی که کرامت نفسانی داشته باشد میتواند در برابر وسوسههای دنیوی مقاومت کند. اما اگر کسی کرامت نفسانی نداشته باشد، نمیتواند عروج کند. به هر حال، ایشان بر کرامت و عزت نفس تأکید داشتند. کاری کنید متربی عزت نفس داشه باشد؛ جز در برابر خدا سرخم فرود نیاورد. البته خضوع در برابر انبیاء و ائمه صلواتاللهعلیهماجمعین و مردان خدا خضوع در برابر خداست.
پر کردن اوقات فراغت، یکی از مهمترین مسائل مورد توجه در تربیت است. یکی از آسیبها این است که اوقات فراغت خالی باشد که در این حال شیطان سوءاستفاده میکند. باید با برنامههای درست که ناظر به مسئولیتهای متربی در برابر خدا، والدین و.. است برنامههای طراحی و وقت متربی پر شد تا شیطان طمع نکند.
مسئله دیگر، رعایت اولویتها است که ایشان بر آن تأکید داشتند. اینکه باید کارها را باید اهم و مهم کرد. خیلی وقتها به کارهای غیر مهم میپردازیم و چهبسا واجب هم باشد، ولی در قیامت سؤال میکنند که چرا واجبی را که مهمتر و اولویتدارتر بود انجام ندادید. خودشان هم همینطور بود میفرموند کدام کار مهمتر است و همان را انتخاب میکردند. در تبربیت هم باید این اصل رعایت شود و نیز متربی بهگونهای تربیت شود که در مقام عمل چنین عمل کند.
در شیوه تربیتی، ایشان شیوه غیرمستقیم را انتخاب میکردند، و با بیان داستان، ویژگیهای علما، نکات اخلاقی را بیان میفرموند. گاهی از آیتالله بهجت نقل قول میکردند که ایشان هم از مرحوم کمپانی نقی میکرند که اینگونه بود که روزی هزار مرتبه سوره قدر میخواندند و زیارت عاشورا و نماز جعفر طیار میخواندند و وقتی شب سر بر بالین مینهادند، آنقدر اشک میریختند که بالشت خیس میشد. در کنار این معنویتها، تلاشهای علمی گستردهای داشتند. با این نقل خاطرات میخواستند به شاگردان بفهمانند که نباید تلاش علمی از کارهای معنوی بکاهد و یا بعکس، امور معنوی از کوششهای علمی کم کند. از امام و شهید بهشتی خاطرات زیادی را نقل میکرند و تربیت غیرمستقیم را به کار میبردند.
علامه مصباح از تربیت الگویی که برگرفته از قرآن و سیره و روش علما و اولیای الهی بود، زیاد بهره میگرفتند. به جای گفتن روش، الگوی تربیتی و علمی را بیان میکردند. از آیتالله بهاالدینی، حاج آقا حسین قمی، بهجت و امام و حتی شاگردان ایشان نام میبردند و تجلیل میکردند و میفهماندند که باید مانند اینها باشیم.
نکته دیگر اینکه، تصمیمگیری معلول معرفت و انگیزه است. ارتقای معرفتی و بصیرتی باید لحاظ شد و تنها معرفت کافی نیست، بلکه باید انگیزه هم باشد. باید انگیزههای متعالی را در افراد تقویت کنیم، جاودانگیطلبی، پرستش الهی و کمالجویی در متربی تربیت شود. انگیزههای دیگر نیز باید در خدمت انگیزههای الهی باشد. عشق به ولایت را در آنها تقویت کنیم. اگر این دو بعد تقویت شود، فرد تصمیم درست میگیرد. از علمای سیر و سلوک عدهای بر معرفت، و عدهای روی محبت تأکید داشتند. ایشان میفرمودند هر دو باید در کنار هم باشد. برای تربیت باید به متربی محبت کرد. اگر نباشد فاصله ایجاد میشود. فاصله باعث میشود متربی به دیگران دلبستگی پیدا میکند. بین پدر و فرزند هم همینگونه است.
در مناجات شعبانیه میخوانیم «الهی لم یکن لی حول فانتقل به عن معصیتک الا فی وقت ایقظتنی لمحبتک»، خدیا من قدرت و توان مقابله با گناه را ندارم، مگر اینکه مرا نسبت به محبت خودت هوشیار کنی. در این صورت دیگرانسان به سراغ غیر خدا نمیرود. عابدان سه دستهاند، عدهای برای رسیدن به بهشت، عدهای برای فرار از جهنم و گروه سوم به خاطر محبت خدا او را عبادت میکنند. این نوع سوم بهترین نوع عبادت است. تأکید داشتند متربی برای قرار گرفتن در مسیر درست باید محبت ببیند.
برخی هم به دلیل آنکه معرفت لازم را ندارند جذب فرد یا گروهی میشوند که آنها را نمیشناسند. کار خوب و آثار آن را مطلع نیستند. کسی که برکات شبزندهداری را بداند به سراغ آن میرود، آثار و برکات نماز و عبادت را بداند و مبانی فکری و اعتقادیاش ارتقا یابد، محبت به خدا بیشتر میشود و تصمیماتش در راستای همان معرفتهای درست او قرار میگیرد.
ایشان تأکید داشتند معرفت و محبت را تقویت کنیم. متربی در سایه آن تصمیم درست میگیرد و مسیر رشد و تعالی را میپیماید.
خداوند روح ایشان را با ارواح شهدا کربلا محشور فرماید و ما را از عنایات و الطافت خود از آن دنیا بهرهمند فرمایند. انشاالله خداوند این نعمت عظیم رهبری را تا ظهورحضرت ولی عصر ارواحنا فدا مستدام بدارد.
ورود به سايت اصلي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره): https://iki.ac.ir
لينك كانال «مؤسسه امام خميني(ره)» در ايتا: https://eitaa.com/iki_ac_ir
لینک ثابت خبر: qabas.iki.ac.ir/node/7102
آخرین اخبار
- قبلی
- 5 از 5