شما اینجا هستید
نگاهی به همایش مبانی فلسفی علوم انسانی اسفند 89 ؛ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره؛ گروه فلسفه
حجتالاسلام والمسلمين دکتر نمازي در گفتوگو با خبرنگار مرکز واحد خبر و اطلاعرساني روابط عمومي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در باره همايش ياد شده اظهار داشت: پس از گذشت يکصد سال از تدريس علوم انساني در دانشگاهها اين علوم همچنان بر اساس مباني برگرفته از دوره رنسانس تدريس مي شود.
دبير همايش «مباني فلسفي علوم انساني»، با اشاره به اين نکته که اين همايش اولين همايش گروه فلسفه در زمينه ياد شده است، اساس برگزاري اين همايش را منويات، سفارشات و تاکيدهاي مقام معظم رهبري دامت برکاته در سالهاي اخير، پيرامون اسلامي سازي علوم انساني و عنايت خاص حضرت استاد علامه مصباح ادام الله ظله العالي مي توان دانست. وي ضمن اشاره به محورهاي اصلي همايش که عبارتند از مباني هستيشناختي، انسانشناختي، معرفتشناختي و روششناختي علوم انساني و ارتباط اين علوم با دين، اظهار داشت، در پي تصويب برگزاري همايش در هيئت رئيسه موسسه آ. پ. امام خميني ره در دي ماه 89 و اهتمام خاص حضرت استاد علامه مصباح دامت برکاته به انجام همايشي مفيد و کارهائي پرثمر، غير تکراري و مکمل، همايش تمام همت خود را بکار برد تا محصولي درخور اين منويات ارائه کند. به همين دليل موفق به ارائه 9 اثر شد. يک کليپ 15 دقيقه اي که در آن به شرح ، بسط و تبيين شروع اسلامي سازي علوم انساني توسط حضرت استاد علامه مصباح و همکاري جمعي از اساتيد حوزه ودانشگاه به امر مبارک حضرت امام رحمه الله عليه در سالهاي 60 و 61 در دفتر همکاري حوزه و دانشگاه پرداخته مي شود. محصول اين تلاشها جزوات وکارهاي بسيار مفيد و اثر گذاري ازحضرت علامه مصباح است که هنوز هم مرجع بسيار عميق، جهت دهنده و اثر گذار است. کار دوم همايش يک مجله تخصصي در زمينه مباني فلسفي علوم انساني و اسلامي سازي علوم انساني است. در اين مجله گزارشي از پيشرفت کار، چکيده اهم مصاحبه ها و اهم مقاله ها و ... گرد اوري شده است. کار سوم همايش استخراج يک کتاب با عنوان چکيده مقالات همايش مباني فلسفي علوم انساني است. کار چهارم همايش کتاب شناخت مباني فلسفي علوم انساني است. کار پنجم تا نهم همايش که از اثرات ماندگار در عرصه علوم انساني اسلامي است پنج کتاب مستقل به شرح زير در اين زمينه است: 1. جستار هائي در فلسفه علوم انساني از ديدگاه مقام معظم رهبري حضرت آيه الله العظمي خامنه اي دامت برکاته، 2. جستار هائي در فلسفه علوم انساني از ديدگاه حضرت آيه الله علامه مصباح دامت برکاته، 3. مباني فلسفي علوم انساني؛ گفتگوها، 4. مجموعه مقالات مباني فلسفي علوم انساني جلد 1؛ 5. مجموعه مقالات مباني فلسفي علوم انساني جلد 2. در کتاب اول مجموعه فرمايشات حضرت آقا در پنج زمينه معرفت شناختي، هستي شناحتي، انسان شناختي، روش شناختي و ارتباط اين علوم با دين فراهم آمده است. در کتاب دوم به همين شکل مجموعه گفتارها و نوشتارهاي حضرت استاد علامه مصباح گرداوري شده اند و در کتاب سوم با نه نفر از شخصيتهاي طراز اول اين دانش در عالم اسلام؛ حضرات آيات عظام علامه مصباح، علامه جوادي آملي، استاد محيالدين حائري شيرازي، استاد عباس کعبي، استاد محمود رجبي، استاد غلامرضا فياضي و اساتيد محترم دانشگاه دکتر محمد لگنهاوسن، دکتر محمدجواد لاريجاني و دکتر غلامعلي حداد عادل، گفتوگوهاي بسيار پر ثمري صورت گرفته است که تماما در اين کتاب منعکس شده است. کتابهاي چهارم و پنجم هم به مقالات علمي در زمينه علوم انساني اختصاص يافته که انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) آنها را منتشر کردهاند.
حجت الاسلام والمسلمين دکتر نمازي، مباني معرفتشناختي و هستيشناختي در علوم اسلامي را مورد توجه قرار داد و اظهار داشت: از نقطه نظر انديشمندان و حکماء اسلامي ما نه تنها معارف ثابت، يقيني و ترديدناپذير در زمينه شناخت هستي، شناخت انسان و شناخت شناختهاي انسان داريم، که معتقديم اين شناختها نقش اساسي و محوري را در هستي شناسي علوم انساني دارند و بدون اين معارف يقيني هيچ دانشي در هيچ زمينه اي از جمله علوم انساني در جهت کمال و سعات حقيقي انسان نه منعقد مي شود و نه از ارزش معرفتي برخوردار است.
وي افزود: ما هستي را محدود به ماده و يا عوارض ماده، به اصطلاح غربيها، نميدانيم؛ هستي متشکل از موجودات مجرد و مادي است. بدون علمي عميق و ثابت به آفريننده اي دانا و حکيم، و جهاني هدفمند و انسانهاي وارسته و معصوم از خطا و جهاني پس از اين جهان که نامحدود است و منعکس کننده همه اعمال و ظرفيتها در اين دنيا است، امکان دست يابي به علومي که به حقيقت پر کننده خلاء اصلي نياز و سعادت انسان است وجود ندارد.
وي درباره مبناي انسانشناختي، يادآور شد: به رغم ديدگاه غرب که انسان را محدود به يک موجود مادي با عوارض جانبي که آنها نيز در نهايت مادي هستند، اسلام انسان را داراي دو بعد مادي و مجرد يعني روح مي داند. هويت حقيقي انسان از نظر اسلام همان روح او است. نفس و روح جايگاه ويژه اي در ادبيات اسلام دارند در حقيقت هستي، هويت و حقيقت انسان همان روح او است.
عضو هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، ادامه داد: غربيها با توجه به مبانيي که پذيرفته اند، دليلي براي اثبات معاد و زندگي جاودان آخرتي در ميان انبوه ادبيات پديد امده خود نمي بينند و آينده اي جز زوال و نابودي و حبط اعمال را نمي توانند براي انسان رقم بزنند.
عضو گروه فلسفه مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) درباره مبناي چهارم که آن را مبناي روششناختي علوم انساني عنوان نمود، گفت: از حدود 200 سال قبل، در غرب تنها منبع و تنها روش کسب علوم در دايره تجربه حسي غلتيد، انديشمندان اين دوره نسبتا طولاني بر اين عقيده شدند که هرچيزي که از طريق حواس پنجگانه قابل درک باشد، علمي است و هر چيز که از اين راه به اثبات نرسد از جمله گزاره هاي متافيزيک مانند: وجود خداوند، وجود زندگي جاودان آخرت، غير قابل اثبات و غير قابل قبول اند زيرا روش شناخت و منبع شناخت منحصر در تجربه و حس است.
وي افزود: در مقابل، انديشمندان اسلام و منابع اسلامي، عقل و وحي را به عنوان ابزارهاي مهم و تاثير گذار، حتي در داده هاي حسي مي دانند و معتقد اند شناخت حقائق هستي بدون آنها ناممکن است. با عقل است که ميتوان به ارزش واقعي شناختها دست يافت، خدا را اثبات کرد، به هدفمندي جهان پي برد و نياز به انبياء و مصونيت انبيا از خطا را ثابت کرد.
دبير همايش علوم انساني در بيان هدف برگزاري همايش اظهارداشت: از آنجا که علوم انساني پيوندي ژرف و انفکاکناپذير با زيرساختهاي اعتقادي و ارزشي دارند و هر گونه تحولي در کاربرد اين علوم نه تنها تاثيري عميق بر تکامل و سعادت فرد فرد انسانها دارد، که کل جامعه را تحت تأثير قرار ميدهد، بازتعريف، بازتحقيق، و بازسازي علوم انساني بر اساس اسلام و بنيانهاي اساسي آن امري اجتنابناپذير است، بهگونهاي که اين علوم نيازمند تحولي عميق، اساسي و همهجانبهاند. اين همان دغدغهاي است که از آغازين سالهاي پيروزي انقلاب اسلامي مدّ نظر معمار کبير انقلاب، حضرت امام خميني قدس الله سره بود و به همين سبب به ستاد انقلاب فرهنگي امر فرمودند تا با استفاده از متخصصان اسلامشناس که در حوزههاي علميه حضور دارند تا به مهم بپردازند.
وي در ادامه با اشاره به فرمايش رهبر معظم انقلاب که در تحليل وضعيت موجود علوم انساني در دانشگاه ها فرموده اند: «علت غربت علوم انساني در دانشگاههاي ما اين است که آن وقتي که علوم انساني وارد کشور شد، مجموعههاي فکري و علمي معتقد به اسلام، با اين علوم به شکل «علم» آشنائي نداشتند؛ ... کساني هم که متصدي و مباشر اين کارها بودند، غالباً کساني نبودند که اعتقاد به مباني اسلامي داشته باشند.» وي افزود: با وجود چنين اهميت و حساسيتي، علوم انساني در مجموعة علوم زندة جامعة اسلامي ما همچنان در بوتة فراموشي بهسرميبرند، و جز ترجمههايي گاه مغلوط از برخي نظريات غربي يا شرقي، کارهاي اساسي و زيربنايي در اين زمينهها کمتر ديده ميشود. حتي درميان کساني که به ضرورت اسلاميسازي علوم انساني معتقدند نيز وحدت نظري براي چگونگي اين کار وجود ندارد و گرايشهاي افراطي و تفريطي، تلاشهاي شايسته و بايسته را در محاق فرو بردهاند.
دبير همايش مباني فلسفي علوم انساني راه حل اساسي براي برون رفت از موقعيت فعلي را در کنکاشي عميق و تحقيقاتي دقيق در مباني فلسفي اين علوم دانست. وي افزود چنين حرکتي زيربنايي و عظيم جز با همفکري و تلاش دستهجمعي همة متفکران متديني که به جدّ به اين امر باور داشته باشند ميسر نيست و به همين روي با استمداد از پروردگار متعال و توجهات امام عصر ارواحنا فداه اين همايش با دقت و تلاش فراوان برگزار شد و نتائج خوبي هم به جامعه علمي عرضه کرد. اين همايش توانست گره اي از گره هاي اين بخش را باز کند و راه حلهاي مفيدي را جهت حل معضلات ارائه دهد.
دبير همايش مباني فلسفي علوم انساني در پايان ياد اور شد به دليل مطابقت، محصولات همايش، بويژه هفت اثر اول، سازگاري و سازواري آنها با عقل سليم و فطرت خدادادي نوع بشر، اين محصولات ميتوانند حتي براي انديشمندان ديگر در جهان نيز مفيد و مؤثر باشند. به همين روي در کتاب مباني فلسفي علوم انساني: گفت وگوها و مصاحبه ها به زبان انگليسي ترجمه و در اختيار علاقه مندان قرار گرفت.
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید.
آخرین اخبار
- 1 از 5
- بعدی